Tuesday, July 26, 2005

نامه على مطهرى به رئیس جمهورخاتمى




----------------------------
شرق: على مطهرى نامه اى سرگشاده به رئيس جمهور خاتمى درباره پاره اى مسائل اجتماعى نوشته است. متن اين نامه به شرح زير است:
جناب آقاى خاتمى - رئيس جمهور محترم
با اهداء سلام و آرزوى توفيق براى جنابعالى در روزهاى پايانى رياست جمهورى تان توجه حضرت عالى را به نكته اى جلب مى كنم: دولت جنابعالى مانند هر دولت ديگرى داراى نقاط قوت و نقاط ضعف بوده است و بديهى است كه داورى درباره عملكرد اين دولت با كار كارشناسى در حوزه هاى مختلف و جمع جبرى امتيازات مثبت و منفى حاصل مى شود. مثلاً افزايش آزادى بيان و در معرض نقد قرار گرفتن دولت و شخص رئيس جمهور و برملا كردن جنايات برخى از عناصر نادان و خودسر در وزارت اطلاعات دولت جنابعالى و پرهيز از كتمان و پرده پوشى اينگونه ظلم ها و تعرض ها به حقوق مردم به بهانه حفظ نظام، اينها از نقاط قوت دولت شما بوده است، همچنان كه تك نرخى شدن ارز، ساماندهى برخى قوانين و نحوه وصول ماليات و تاسيس وزارت رفاه و تامين اجتماعى را مى توان از توفيقات اقتصادى اين دولت به شمار آورد. اما از نقاط ضعف دولت جنابعالى، فقط به يكى از آنها كه بيشتر موجب نگرانى است اشاره مى كنم و آن دور شدن قشرى از جامعه از رفتار اجتماعى اسلامى و نزديك شدن به رفتار غربى است كه مظهر آن مسئله حجاب و پوشش اسلامى است. قطعاً ترغيب هاى روزنامه هاى وابسته به دولت در اين جهت و به تمسخر گرفتن احكام اسلامى، خصوصاً در فاصله زمانى سال ۷۶ تا ۷۸ و فقدان نظارت بر امور فرهنگى، بلكه عدم اعتقاد به نظارت در اين امور و مهمل گذاشتن اصل مترقى امر به معروف و نهى از منكر در حوزه اجتماعى و حيطه وظيفه دولت اسلامى، در رسيدن به اين نقطه تاثير بسزايى داشته است، همچنان كه نمى توان تاثير نطق هاى پرشور و سخنان متشابه و دوپهلوى شما درباره آزادى را - به ويژه در فاصله زمانى سال هاى ۷۶ تا ۷۸ - ناديده گرفت. اگر كسى مدعى شود كه در ميان اطرافيان شما كسانى بودند كه زيركانه به دنبال كشف حجاب بودند ولى موفق نشدند و مردم به آنها اجازه ندادند، سخنى به گزاف نگفته است. فرضاً عقربه زمان در «آن» و لازمان از خرداد ۷۶ به تير ۸۴ مى آمد و ما اين تغيير رفتار اجتماعى را به طور ناگهانى مشاهده مى كرديم و مثلاً مى ديديم شلوارهاى برخى از بانوان تا نزديك به زانو و مانتوهاى تنگ آنها تا كمر بالا آمده و روسرى هايشان تبديل به شال گردن شده، از تعجب و ناراحتى بر خود مى لرزيديم، ولى چون اين استحاله فرهنگى در طول هشت سال به تدريج و زيركانه از سوى اصلاح طلبان بر مردم تحميل شده، قبح اينگونه گناهان نزد عده اى ريخته شده است. غرض اينكه به هرحال جنابعالى، خواسته يا ناخواسته، در پديد آمدن اين وضعيت نقش اساسى داشته ايد و خير دنيا و آخرت شما در اين است كه براى اصلاح آن اقدام جدى به عمل آوريد و شايد كارى كه از دست جنابعالى در اين زمينه برمى آيد از ديگران برنيايد زيرا قشر اجتماعى غربزده تا حدى از شما حرف شنوى دارند.
بجا است كه طى چند نشست، درباره فلسفه پوشش اسلامى و حدود آن و امتيازات اخلاق جنسى از نظر اسلام بر اخلاق جنسى در مغرب زمين، با اين قشر كه اكثر آنها طالب حقيقت اند و متاسفانه اسلام شناسان و روحانيون ما كمتر با آنها به طور منطقى و مستدل سخن گفته اند، سخن بگوييد و قطعاً صدا و سيما نيز راغب به پخش اين نشست ها و استفاده عموم مردم خصوصاً قشرى كه فرهنگ غرب در نظرش جلوه كرده يا اسير هوا و هوس گرديده، مى باشد. البته جنابعالى قبلاً تذكر داده ايد كه مقصود من از آزادى، ولنگارى نيست، ولى اين مقدار كافى نيست و بايد اين قشر اجتماعى از زبان شما صريحاً درباره رفتار اجتماعى و اخلاق جنسى و پوشش اسلامى بشنوند. بديهى است كه اين كار اولين گام براى اصلاح اين وضعيت اسف انگيز است. گام بعدى كه گام اصلى است به عهده دولت جديد است كه با برنامه ريزى دقيق و استفاده از روش هاى تربيتى اسلامى و به دور از افراط و تفريط، ظرف چند سال جامعه را به رفتار اجتماعى اسلامى نزديك كند، همچنان كه ظرف چند سال و با برنامه ريزى دقيق از اين الگو دور شده است. حضرتعالى اخيراً گفته ايد كه «بازگشت به شرايط قبل از دوم خرداد ممكن نيست.» ولى قطعاً منظورتان بازگشت در حوزه اجتماعى و سياسى مانند آزادى بيان است نه در حوزه رفتار اجتماعى و مسئله مهمى مانند مسئله حجاب. به تعبير شهيد آيت الله مطهرى «زمان، هم پيشرفت دارد و هم انحراف، با پيشرفت هاى زمان بايد هماهنگى كرد و با انحرافات آن مبارزه.» امام خمينى (ره) در ماه هاى اول پيروزى انقلاب اسلامى فرمودند: «خانم ها رفتار دوره طاغوت را فراموش كنند.» متاسفانه امروز بار ديگر بايد گفت: «خانم ها رفتار دوره اصلاح طلبى را فراموش كنند.» اميد است اين نامه را حمل بر اهداف سياسى نفرماييد. از آن جهت آن را سرگشاده نوشتم كه زمينه اصلاح فراهم شود. براى شما آرزوى توفيق دارم.