آيتالله توسلي: افرادي با تفكر حجتيه درحال دخالت در امور هستند
ايسنا: آيتالله توسلي از درد دلهاي خود در روزهاي اخير ميگويد و خطر گسترش افكار انجمن حجتيه را گوشزد ميكند و از خطر انتقام متحجرين از امام خبر ميدهد. وي در ابتدا ميگويد: «رسوماتي كه امروز براي سالروز ولادت در خانوادهها رسم است در زمان حضرت امام مرسوم نبود، خود امام هم در خانه به مناسبت سالروز تولدشان مراسمي برگزار نميكرد. پدر ايشان، حاج سيدمصطفي، از علماي برجسته خمين بود كه در مقابل زورگويان و خوانين وقت ايستادگي كرده بود و به دست همانها به شهادت رسيد. بطوري كه وقتي كه پدر ايشان ميخواست براي شكايت از خوانين ظالم خمين به اراك عزيمت كند، در بين راه شخصي به نام رضا قلي خان او را به شهادت رساند در حالي كه سن امام 4 ماه و 22 روز بود. تحصيل در نجف و قم آيتالله توسلي در خصوص تحصيلات امام خاطرنشان ميكند: «مرحوم امام از همان ابتدا فوقالعاده و نابغه بود. مرحوم پسنديده، برادر بزرگ امام كه 7 سال از ايشان بزرگتر بود، درس سطوح را در خمين به حضرت امام (ره) آموخت. امام خميني در سن 18 يا 19 سالگي براي ادامه تحصيل حوزوي از خمين به عراق هجرت كردند و تا سال 1340 قمري نزد حاج شيخ عبدالكريم حائري يزدي در عراق بودند. تا زماني كه آقاي حائري به قم آمدند و امام نيز همراه ايشان از عراق هجرت كردند و در آنجا قسمتي از دروس خارج را نزد سيدمحمد خوانساري و آيتالله يثربي و حاج شيخ عبدالكريم حائري فرا گرفتند.» ورود به قم و اعتراض به حكومت پهلوي وي ادامه ميدهد: «اين زمان مصادف بود با ابتداي سلطنت پهلوي و تغيير لباس، كشف حجاب و سختگيريهاي شديد رضا شاه عليه مذهب و دينداري. امام نيز از همان ابتدا بر روي مسائل سياسي بسيار دقت داشتند و نسبت به اين مسائل اعتراضهايي نيز داشتند و از همان ابتدا مشخص شد كه امام غير از طلاب ديگر است؛ زبان اعتراض امام از همان بدو ورود به حوزه علميه قم نسيت به حكومت پهلوي بلند بود.» ارتباط با شهيد مدرس و مقابله با شبهه جدايي دين از سياست آيتالله توسلي در اين خصوص اظهار داشت: «در همان زمان امام خميني با مرحوم شهيد مدرس ارتباط داشت و هرگاه به تهران ميآمد، در مدرسه سپهسالار قديم (شهيد مطهري كنوني) با ايشان به مشورت و گفتوگو ميپرداختند. در آن زمان عمال رژيم در فكر مردم، علما و روحانيون تزريق كرده بودند كه دين از سياست جداست. اگر يك عالم ديني وارد سياست ميشد از نظر مردم ملكوك بود. امام (ره) از اين مساله زجر ميكشيد و اين تفكر را شكست. اولين كار امام اين بود كه فكر جدايي دين از سياست را از بين برد و به مردم فهماند كه سياست جزء دين است.» وي به ملاقات رييس ساواك با امام اشاره ميكند و ميگويد: «يادم هست در ابتداي نهضت، يعني سال 42، پاكروان (رييس سازمان امنيت) به همراه سرهنگ بديع (رييس ساواك قم) خدمت امام آمدند. وقتي جلوي امام نشست به ايشان رو كرد و گفت سياست يعني پدرسوختهگري و ... اين را بگذاريد براي ما. امام در جواب گفت اين سياستي كه شما از آن تعريف ميكنيد مربوط به خود شماست، اما آن سياستي كه ما از آن حرف ميزنيم سياست اسلام است يعني اينكه مردم و بخصوص روحانيت در امور اجتماعي و سرنوشت خودشان دخالت كنند.» احترام به آيتالله بروجردي و شروع نهضت آيتالله توسلي اضافه كرد: «امام (ره) تا زماني كه مرحوم بروجردي زنده بودند، بنا به احترام خاصي كه براي ايشان قائل بودند هيچ دخالتي در كارها نميكردند وليكن مرحوم آيتالله بروجردي همواره از ايشان مشورت ميگرفتند.» وي ادامه داد: «زماني كه نواب صفوي را اعدام كردند، امام (ره) بسيار ناراحت بود و معتقد بود كه بايد زودتر اقدام ميشد كه كار به اينجا نرسد. وقتي آيتالله بروجردي فوت كرد بحث انجمنهاي ايالتي و ولايتي مطرح شد، امام (ره) فهميد كه شاه نيز منتظر همين فرصت بوده است ولي امام با درايت خود متوجه اين مساله شد و نهضت را از همان جا شروع كرد و سعي كرد بقيه علما و مراجع را با نطقهاي آتشين خود كه در بيت ساير مراجع برگزار ميشد همراه كند.» مبارزه با متحجرين و مقدسنماها آيتالله توسلي پس از مكثي كوتاه در سخنانش، ميگويد: «بايد بدانيم اين انقلاب يك شبه به ثمر نرسيد. امام (ره) از همان ابتدا با دو دسته به مبارزه برخاست، يك جبهه مبارزه با شاه بود و جبهه ديگر مبارزه با متحجرين و مقدسنماها و افرادي كه برحسب ظاهر اظهار تقدس ميكردند تا خود را متشرع نشان دهند. در آن زمان افرادي شاه را ضلالله و سايه خدا معرفي ميكردند و در ذهن مردم جا انداخته بودند كه كسي نميتواند با شاه مبارزه كند. شايد اولين كسي كه در طول تاريخ شيعه در مقابل شاه ايستاد، امام (ره) بود. امام يك فرد استثنايي در عالم تشيع و عرفان و فلسفه و فقه بود.» رنج از طايفه متحجرين و مقدسنماها آيتالله توسلي در ادامه گفتوگو با ايسنا، به قرائت بخشهايي از نامه امام (ره) در سال 67 خطاب به علما و موضعگيري در مقابل متحجرين و مقدسنماها پرداخت و اظهار داشت: «امام (ره) مبارزه را از دل حوزه شروع كرد. امام درد دلهاي بسياري داشت و اين نامه يكي از آنها بود. روزي كه امام (ره) ميخواست نجف را ترك بگويد، گفت من با حضرت علي (ع) بسيار مانوس بودم اما صدماتي كه اينجا خوردم بسيار سنگين بود؛ چراكه براي بسياري از روحانيون بيمعني بود كه فردي از قم بيايد و نظريه ولايت فقيه را مطرح كند. امام از طايفه متحجرين و مقدسنما خيلي زجر كشيد.» وي ميگويد: «عبادت و معنويت امام از همان ابتداي طلبگي براي همه زبانزد بود اما هيچ وقت اهل ريا نبود. هيچگاه كسي نديد امام تسبيح به دست بگيرد و ذكر بگويد، اگر ذكر ميگفت در خانه و در حال قدم زدن بود. مردم گريه امام را فقط در روز عاشورا ميديدند. حتي به مناسبت سالروز شهادت حضرت فاطمه (س) در قم سه روز اقامه عزا ميكرد و از افراد اهل علم دعوت ميكردند. گريههاي امام براي نيمههاي شب بود.» دعا كنيم آدم شويم مسوول دفتر امام خميني(ره) اظهار داشت: «اگر كسي از ايشان تعريف ميكرد بسيار ناراحت ميشد. يادم هست در اولين دوره مجلس، نمايندگان در تاريخ 4/3/1359 با ايشان ديدار داشتند، آقاي فخرالدين حجازي در ابتدا به سخنراني پرداخت و خطاب به امام گفت «بأبي انت و امي» و بعد شروع كرد به تعريف و تمجيد از حضرت امام. امام (ره) بلافاصله در پاسخ گفتند «خوف اين را دارم مطالبي كه آقاي حجازي درباره من فرمودند باورم بيايد و غرور و انحطاط پيش آيد. به خداي تبارك و تعالي پناه ميبرم.» وقتي ائمه جماعات در تاريخ 7/7/1366 براي ديدن امام به حسينيه جماران آمده بودند، آقاي مشكيني به عنوان امام جمعه قم شروع به تعريف كردن از امام كرد، امام (ره) بلافاصله فرمودند «قبلا از آقاي مشكيني گله كنم، ما همين قدر كه گرفتار نفس خود هستيم كافي است، ديگر مسائلي نفرماييد كه در نفوس ما انباشته شود و ما را به عقب برگرداند. شما دعا كنيد كه ما آدم بشويم.» روزي داشتم به طرف دفتر امام ميرفتم ديدم مرحوم حاج احمد آقا به يكي از دوستان ميگويد امروز پيش امام نرو. چون امروز در سخنرانيات كه از راديو پخش ميشد از امام تعريف كرده بودي و امام از اين تعاريف ناراحت شده است. امام ميگفت «من هم يك فرد عادي هستم و بيجا از من تعريف نكنيد» اگر كسي در تعريف از امام غلو ميكرد، باعث ناراحتي ايشان ميشد.» مردم را به ريا تشويق نكنيد، پابرهنگان بيشتر از مسوولان حق دارند ِآيتالله توسلي در مورد عكسالعمل امام در برابر تعريف و تمجيد از ايشان گفت: «يادم هست محمد هاشمي، رييس سابق سازمان صدا و سيما، خدمت امام آمد و گفت دستور دادم مجريان برنامههاي سيما ريش بگذارند. امام در پاسخ گفتند: محمد! مردم را وادار به ريا نكن كه از ريش بهره ديني ببرند. امام به محمد هاشمي انتقاد ميكرد كه چرا اينقدر اسم مرا در راديو تلويزيون ميبريد؟ از اين وضع راديو و تلويزيون خوشم نميآيد. واقع آن است كه آن قدر كه پابرهنگان به گردن راديو تلويزيون حق دارند ما نداريم. آنها اين نظام را درست كردند و اين نهضت را به وجود آوردند. ما بايد به مردم ارزش بدهيم و خودمان كنار بايستيم. ملاقات امروز من و شما ديگر جاي طرح در راديو تلويزيون ندارد. اين كارها مردم را خسته ميكند. محمد هاشمي نيز خطاب به امام گفت شما در قلب مردم جا داريد و امام هم فرمود قلب مردم غير از اينهاست. امام از اينكه مدام تصويرش از تلويزيون پخش شود نارحت ميشد. آنچه كه امام را امام كرد، مهذب بودن و اخلاق او بود كه توانست چنين نظامي را پايهگذاري كند.» وحدت مد نظر امام(ره) درحال از بين رفتن است مسوول دفتر امام ميگويد: «انگيزه الهي و اخلاص و وحدت مردم از عوامل ايجاد نظام اسلامي بودند. يكي از كارهاي بزرگ امام، وحدت بين امت اسلامي بود. روزي كه امام اين انقلاب را پايهگذاري كرد ميدانست كه در اين كشور مذاهب مختلف وجود دارند. امام براي حفظ وحدت به حجاج ايراني دستور داد كه در نماز ديگر مذاهب اسلامي شركت كنند و هدف از اين كار ايجاد وحدت بود.» آيتالله توسلي اضافه كرد: «متاسفانه چه از صدا و سيما و چه از جاهاي ديگر نداهايي بلند ميشود كه وحدت اسلامي را از بين ميبرد و كار به جايي ميرسد كه شيعه سرافكنده شود. امام (ره) هفته وحدت را براي حفظ وحدت مسلمين انتخاب كرد اما متاسفانه امروز آن وحدتي كه مد نظر امام بود در حال از بين رفتن است. اين كار به انقلاب و اسلام و امام صدمه ميزند.» وي تصريح كرد: «امام هيچگاه نميخواست خودش را مطرح كند. مردمسالاري كه امروز رييس جمهور ما عنوان ميكند همان چيزي است كه مورد نظر امام بود؛ برنامه مردمسالاري را امام ارائه كرد و امام بود كه فرمود مردم همهكاره هستند. امام خيلي براي مردم احترام قائل بود.» خطر گسترش تفكر انجمن حجتيه آيتالله توسلي با اشاره به برخورد امام خميني (ره) با تفكرات انجمن حجتيه، ميگويد: «مسلما افرادي با تفكر حجتيه در حال دخالت در امور هستند و در بعضي جاها نفوذ كردهاند. در يكي از سخنرانيهايم گفتم دو گروه همواره ميخواهند از امام انتقام بگيرند؛ يكي آمريكا كه امام ابهت آمريكا را شكست و يكي انجمن حجتيه كه امام از همان روز اول ميدانست اينها چه كساني هستند. مساله انجمن حجتيه عادي نبود. اگر امام خميني (ره) با امام زمان ارتباط داشت، قطعا بيشتر از حجتيهايها بود اما اظهار نميكرد.» وي با انتقاد از نسبت دادن برخي امور به امام زمان (ع) و طرح نظر ايشان در خصوص برخي مسائل عادي، گفت: «الان شايع ميكنند كه مثلا فلاني خدمت امام زمان (ع) رسيده است و گاهي كارهاي كوچك را به امام زمان (ع) نسبت ميدهند و ايشان را در نظر مردم كوچك ميكنند. مساله امام زمان (ع) مساله مهمي است و نميتوان به راحتي اين قبيل شبهات را مطرح كرد.» آيتالله توسلي يادآور شد: «شاه به انجمن حجتيه آزادي داده بود تا عدهاي به مساله حضرت بقيهالله (ع) مشغول شوند و در مقابل نهضت امام بايستند. روزي يكي از بزرگان خدمت امام (ره) رسيد و مطلبي راجع به امام زمان (ع) مطرح كرد و امام فقط او را نگاه كرد. من به او گفتم اين چه حرفي بود كه زدي؟ مگر خود امام زمان نفرمودهاند هر كس ادعاي رويت كرد تكذيب كنيد؟» وي افزود: «خطاب به آقاياني كه اكنون ادعاي رويت امام زمان را مطرح ميكنند اين است كه نگذاريد فتح باب شود. اصلا بابيت از همين جا ريشه ميگيرد.» مسوول دفتر امام سپس به ملاقات چند نفر كه ادعاي ملاقات با امام زمان را داشتند اشاره كرد و يادآور شد: «روزي سه نفر (يك زن و دو مرد جوان) كه دو نفر از بزرگان كشور را واسطه قرار داده بودند خدمت امام برسند، نزد ايشان آمدند و ادعا كردند ميتوانند خدمت امام زمان برسند. امام فرمودند من سه مساله دارم اول آنها را با حضرت مطرح كنيد و جواب بياوريد بعد من با شما صحبت ميكنم. رفتند كه جواب بياورند، امام به احمدآقا گفت به آنها بگو شيادها دست از اين كارها برداريد.» آيتالله توسلي هشدار داد: «متاسفانه اين قبيل كارها الان در حال شايع شدن است. فلان خانم جلسه تشكيل ميدهد ميگويد امام زمان (ع) در آن جلسه حضور دارد، فلان آقا در فلان جلسه ميگويد امام زمان (ع) اينجا نشسته است. نسبت دروغ دادن به امام زمان (ع) از گناهان كبيره است. امام (ره) با اين قبيل مسائل به شدت برخورد ميكرد. امام (ره) نابغه عصر ما و تاريخ تشيع است. بعضي افراد از كارهايي كه امام (ره) كرد ناراحتند و در نهايت هم انتقام خود را از امام ميگيرند و الان هم مشغول اين كار هستند.» خطر آسيب ديدن انديشههاي مبنايي امام وي ميگويد: «اگر بخواهيم انديشه امام باقي بماند نبايد فقط از امام (ره) نام ببريم اما افكار او را فراموش كنيم. امام به مردم آزادي و بها ميداد. بايد مساله آزادي و مباني آن را در تفكرات امام (ره) جستوجو كنيم. بعد از انقلاب كدام مرجع تقليد جرات ميكرد كنار زنها بنشيند؟ امام اين سد را شكست و اين عظمت را به زنها داد و گفت "از دامن زن مرد به معراج ميرود". امام براي زنان احترام و آزادي قائل بود اما نه آزدي به معناي بيبند و باري. آزادي مد نظر امام يعني اينكه هر كسي حق داشته باشد در سرنوشت خود دخالت كند. اگر مبناي انديشههاي امام را دنبال كنيم و فقط به نام ايشان اكتفا نكنيم ميتوانيم از آسيب ديدن انديشههاي امام جلوگيري كنيم.» نقش مردم در اداره كشور آيتالله توسلي گفت: «امام (ره) همه چيز را مردم ميدانست. ايشان وقتي در بهشت زهرا سخنراني كردند فرمودند كه من به اتكاي مردم دولت تشكيل ميدهم. همه چيز امام مردم بود. مردم پشتيبان امام بودند و در جنگ تحميلي نيز نقش موثري داشتند. بارها خود حضرت امام (ره) ميفرمودند كه اين انقلاب را مردم به ثمر نشاندند و خود مردم نيز آن را حفظ خواهند كرد.» مخالفت امام خميني (ره) با حاكميت يك تفكر بر كشور آيتالله توسلي در اين خصوص ميگويد: «وقتي مجمع روحانيون مبارز از جامعه روحانيت مبارز جدا شد، امام نميخواست كه يك تفكر بر كشور حاكم باشد. امام ميگفت درگيري درست نيست، اما اختلاف افكار بايد وجود داشته باشد. امام تفاوت افكار را باعث ترقي كشور ميدانست و حاكميت يك تفكر بر كشور را مضر به حال كشور ميدانست. امام (ره) هيچگاه موافق نبود كه فقط يك تفكر واحد در حكومت جاي داشته باشد و معتقد بود سليقههاي مختلف بايد حضور داشته باشند. وقتي انقلاب پيروز شد تمام مردم در صحنه بودند. حتي آن زمان چپيها هم روزنامه داشتند و آزادي كامل داشتند.» تلاش براي شكست روحانيت در انتخابات اخير آيتالله توسلي در مورد رويكرد مردم به روحانيت در دو انتخابات مجلس و رياست جمهوري گفت: «مردم به روحانيت بياعتماد نشدهاند، بلكه معتقدم دستهايي در كار بود كه روحانيت را شكست بدهد. بايد ديد چه برنامههايي چيدند كه چنين نتيجهاي حاصل شد. بيشتر از اين نميتوانم توضيح بدهم.» خاتمي، موفق در اجراي انديشههاي امام خميني (ره) مسوول دفتر امام اظهار داشت: «خاتمي را در اجراي برنامههايش و بخصوص عملي كردن انديشههاي امام خميني بسيار موفق ميدانم. به نظر من يكي از افرادي كه در تاريخ انقلاب نامش ثبت خواهد شد، خاتمي است. دولتهاي بعد از انقلاب بسيار براي انقلاب كار كردند اما دولت خاتمي از نظر اقتصادي، كشاورزي، صنعتي و فرهنگي جايگاه ويژهاي دارد. در بحث تنشزدايي بسيار موفق بوده است؛ خاتمي در مسائل اقتصادي كارهاي بسيار باارزشي انجام داد و پايههاي اقتصادي مناسبي ايجاد كرد كه براي آينده انقلاب بسيار مفيد است.» ماجراي مسجد قلهك، شب قبل ار انتخابات و نطق پيش از دستور در مجمع تشخيص آيتالله توسلي در توضيح حادثه تعرض به خودش در مسجد جامع قلهك در شب قبل از انتخابات رياست جمهوري ميگويد: «من از حق خودم گذشتم. يك شب قبل از پايان مهلت تبليغات، حاج حسن آقا براي اينكه از وضعيت تبليغات مطلع شود به خيابانها رفته بود و وقتي برگشت به من گفت بخاطر نسبتهاي زشتي كه به يكي از كانديداهاي روحاني داده شده خيلي متاثر شدم. شب بعد از تبليغات، شب جمعه، به عنوان اينكه نصيحتي كرده باشم در بين دو نماز بجاي خواندن نافله در مورد انتخابات صحبت كردم و گفتم معناي آزادي در تبليغات اهانت به ديگران نيست. روايتي خواندم كه پيغمبر ميفرمايد حتي دشمنان اسلام را هم فحش ندهيد. آقاي هاشمي يك عالم انقلابي و كسي است كه امام براي سلامتي او بعد از ترور سه گوسفند نذر كرد كه يك اقدام بيسابقه بود و براي هيچ كس اين كار را انجام نداده بودند. آن وقت يك عده به اسم دين نسبتهايي به ايشان ميدهند كه واقعا گريهآور بود. گفتم چنين تهمتها و نسبتهايي به شخصي انقلابي و روحاني كه امام نظر خاص نسبت به او داشته صحيح نيست. در ميان صحبتهاي من چند نفر كه نميدانم از كجا بودند به من حمله كردند اما مردم جلوي آنها را گرفتند كه البته آنها هم فرار كردند. بعدا شنيدم در قم هم براي آقاي جوادي آملي هم چنين اتفاقي افتاده است.» وي ادامه داد: «روز بعد از انتخابات وقتي رهبر انقلاب آن سخنان را در مورد آقاي هاشمي رفسنجاني بيان كردند، گفتم مگر حرف من غير از اين بود؟ چرا بايد براي راي آوردن به يك روحاني توهين كنيد و نسبتهايي بدهيد كه انسان از گفتن آنها خجالت ميكشد؟ وقتي چنين نسبتهايي ميدهيد افرادي هم كه اهل تحليل نيستند باور ميكنند و به روحانيت توهين ميكنند. در مجمع تشخيص مصلحت هم همين حرفها را زدم و به توهينها و سكوت آقاي هاشمي اعتراض كردم.» يك خاطره از خاتمي وي در ادامه گفتوگو با ايسنا، از شخصيت خاتمي تجليل كرد و گفت: «يك وقت به آقاي خاتمي گفتم وقتي مسوولين خدمت امام ميرسيدند، ايشان از آنها ميپرسيدند چرا اقداماتتان را براي مردم بيان نميكنيد؟ در هرسال وقتي هيات دولت خدمت امام ميرسيد امام خطاب به آنها ميفرمود چرا كارهايتان را براي مردم نميگوييد؟ چرا شما براي مردم نميگوييد كه چه كردهايد و گزارش نميدهيد تا مردم بدانند چه شده است؟ خاتمي در جواب گفت من به مديران خود دستور دادهام اما كوتاهي شده است.» آيتالله توسلي افزود: «كارهايي كه در دولت خاتمي انجام شد قابل مقايسه با گذشته نيست، خاتمي شخصيتي انتقادپذير است و نشان داد كه ميتوان به قدرت هم انتقاد كرد و روي خوش هم به مردم نشان داد.درطول اين دوران نسبتهاي بسيار بدي به آقاي خاتمي دادند كه قابل تحمل نيست. صبر و تحملي كه خدا به خاتمي داده به كمتر كسي اعطا كرده است.خاتمي همسايه ديوار به ديوار من است و ميدانم سطح زندگي او از طبقه متوسط هم پايينتر است.او حتي بر خلاف برخي تبليغات منفي يك خدمتكار هم در خانه خود ندارد.سطح زندگي خاتمي در حد متوسط است نه در حد يك رييس جمهور. اميدواريم كه راه خاتمي ادامه يابد و كشور به اهداف عاليه حضرت امام (ره) برسد.»
0 Ùظر:
Post a Comment
<< صÙØ٠اصÙÛ