Sunday, July 31, 2005

آخرین گزارش از وضعیت گنجی


امروز: در پي انتشار شايعاتي مبني بر مرگ اكبر گنجي در اثر اعتصاب غذا، عيسي سحرخيز عضو تيم سه نفره مذاكره كننده با دادستاني تهران به خبرنگار امروز گفت: ما نمي‌توانيم فوت آقاي گنجي در بيمارستان ميلاد را تاييد كنيم، در عين حال بحراني بودن وضعيت آقاي گنجي به اينگونه شايعات دامن مي زند. اين فعال سياسي با اشاره به آخرين ديدار معصومه شفيعي همسر گنجي در ساعت20 شنبه شب با وي به نقل از شفيعي گفت: در ديدار ديشب كماكان حال گنجي مناسب نبوده و از خوردن غذا اجتناب مي‌ورزیده و اجازه وصل سرم را نيز نمي داده است. سحرخيز در ادامه افزود: در ديدار جمعه شب همسر و دختران گنجي با اكبر گنجي، وی در واكنش به خواهش، تمنا و گريه‌ آنها حاضر به دريافت سرم گرديد، اما پس از چندي و با توجه به برخوردهاي دادستاني تهران با خانواده وي و عدم اجازه ملاقات به وی دوباره سرم را قطع كرد. سحرخيز با نگراني از قطع و وصل هاي مداوم سرم گنجي، تاكيد كرد: پزشكان اين روند را بسيار خطرناك ارزيابي مي‌كنند و معتقدند با توجه به حاد بودن ميزان الكتروليت هاي بدن گنجی و به ويژه كاهش ميزان پتاسيم به پايين ترين حد ممكن حياتي هر لحظه امكان اختلال در اعضاي حساس و حياتي او بالا رفته و هر لحظه ممكن است فاجعه غيرقابل بازگشتي اتفاق بيافتد. اين روزنامه نگار در ادامه گفت: با توجه به جميع مسائل كسي نمي تواند در شرايط فعلي شايعه فوت گنجي را تاييد كند هر چند كه ما دليلي بر اين امر نيز نداريم. وي در پايان اعلام کرد: در حال حاضر در تلاش هستيم كه با پزشكان معالج گنجي و بيمارستان ميلاد تماس گرفته و در اين زمينه حقيقت را جويا شويم. همچنين خانواده گنجي تصميم دارند امشب به بيمارستان ميلاد مراجعه كرده و با گنجي ملاقات كنند.

همسر گنجی در برابر دفتر نمايندگي سازمان ملل در تهران تحصن مي‌كند


امروز: در آستانه پنجاه و دومین روز اعتصاب غذای اکبرگنجی همسر وی اعلام کرد که با نا امیدی از رسیدگی مراجع داخلی به مساله اکبر گنجی و به ناچار در برابر سازمان ملل به تحصن خواهد نشست. به گزارش خبرنگار امروز معصومه شفيعي اعلام کرد: با توجه به وخامت حال آقاي اكبر گنجي و با توجه به اينكه تاكنون تمامي تلاشهاي ما از مجاري قانوني جهت آزادي وي در چارچوب قوانين موجود با مخالفت مسئولان حكومت روبرو شده است، لذا اينجانب از سر ناچاري به نمايندگي از خانواده ايشان براي روز چهارشنبه 12/5/1384 ساعت 30/9 صبح جلوي دفتر نمايندگي سازمان ملل در تهران اعلام تحصن مي‌كنم. خواست ما، آزادي فوري گنجي و جلوگيري از مرگ وي است. از تمام آزاديخواهان و كساني كه قلبشان براي انسانيت، آزادي، دموكراسي و حقوق بشر مي‌تپد دعوت مي‌كنيم با حضور گرم خود، ما را جهت حفظ زندگي عزيز دربندمان ياري كنند

Saturday, July 30, 2005

هاشمي: خاتمي جسورانه تلاش كرد كشور به تنش دچار نشود


رييس مجمع تشخيص مصحلت نظام، در جلسه‌ي روز شنبه مجمع كه با آخرين حضور خاتمي به عنوان رييس‌جمهور همراه بود، گفت: مطمئن باشيد تاريخ ايران زحمات، تلاش‌ها و صداقت‌ها و تحمل‌هاي آقاي خاتمي را فراموش نخواهد كرد؛ آقاي خاتمي برگ زريني در تاريخ ايران و انقلاب اسلامي است. به گزارش ايسنا، حجت‌الاسلام والمسلمين هاشمي رفسنجاني در سخناني در پايان جلسه‌ي مجمع تشخيص مصحلت نظام، گفت: لازم مي‌دانم از سوي خود و همه‌ي اعضاي مجمع تشخيص از زحمات و تلاش‌هاي آقاي خاتمي و دولت ايشان در طول هشت سال گذشته تشكر كنم. به عنوان كسي كه با مسائل اجرايي و حواشي آن آشنا هستم برايم روشن است كه آقاي خاتمي در اين دوره خيلي كار كرد و زحمت‌هاي فراواني متحمل شد. وي افزود: در طول اين مدت از لحاظ توسعه‌ي سياسي فضاي جديدي در كشور خلق شد؛ اگر چه شايد ايشان به تمام اهدافشان در اين زمينه نرسيده باشند. رييس مجمع تشخيص مصحلت نظام افزود: در زمان آقاي خاتمي در روابط خارجي شرايط مناسب‌تري ايجاد شد، به طوري كه هم‌اكنون با همسايگان‌مان روابط خوبي داريم و در مجموع گام مثبتي در تعامل با خارج برداشته شد. هاشمي رفسنجاني تاكيد كرد: در توسعه‌ي اقتصادي، عمراني، علمي و آموزشي وضع كشور بسيار بهتر شده و پيشرفت كرده‌ايم. در بخش آموزشي و تحصيلات عاليه به حدي پيشرفته‌ايم كه فارغ‌التحصيلان دبيرستان‌ها و ظرفيت جذب دانشجويان مساوي و برابر شده است. رييس مجمع تشخيص مصحلت نظام، افزود: در مسائل عمراني و سازندگي طرح‌هاي بزرگي اجرا شده و امروز شاهد به ثمر رسيدن بسياري از آنها هستيم. وي گفت: براي تحقق اهداف عالي چشم‌انداز بيست ساله چند برنامه‌ي پنج ساله بايد اجرا شود و در برنامه‌ي چهارم كه براي پنج سال آينده و به همت دولت آقاي خاتمي تضمين شده، وضع روشني پيش‌رو داريم. هاشمي رفسنجاني تاكيد كرد: جناب آقاي خاتمي و مديران دولت ايشان هميشه سعي در حفظ آرامش داشته‌اند. گاهي كوتاه مي‌آمدند و گاهي هم گله مي‌كردند. به عنوان كسي كه شاهد اين مراحل بودم مي‌دانم كه ايشان جسورانه تلاش كرد نگذارد كشور دچار تنش شود. به گزارش ايسنا رييس مجمع تشخيص مصحلت نظام، ادامه داد: بايد از ايشان و دولت به خاطر فعاليت‌هاي مثبت‌شان در مجمع تشخيص مصحلت نظام صميمانه تشكر كنم. هر جا كه به كار كارشناسي نياز داشتيم تمام اركان دولت به ما كمك كردند و با شركت در جلسات راهنمايي خوبي به ما ارايه مي‌كردند. هر چند كه گاهي نظر مخالف داشتند اما در مجموع تصميمات را مي‌پذيرفتند و اعتراض نمي‌كردند. هاشمي رفسنجاني گفت: سهم دولت آقاي خاتمي در چشم‌انداز بيست ساله خيلي زياد است و با زمينه‌اي كه دولت ايجاد كرد مجمع توانست سند چشم‌انداز را به نتيجه‌ي خوبي برساند. به طوري كه امروز چشم‌انداز بيست ساله يكي از اسناد معتبر حركت نظام جمهوري اسلامي است. وي در ادامه با اشاره به تدوين سياست‌هاي كلي اصل 44 آن‌را كاري بزرگ و واقعا مهم توصيف كرد و گفت: در اين زمينه از نظرات كارشناسي دولت بسيار استفاده كرده‌ايم. رييس مجمع تشخيص مصحلت نظام، افزود: به عنوان مسوول اداره‌ي مجمع تشخيص مصحلت نظام و از طرف اعضاي مجمع از آقاي خاتمي تشكر و قدرداني مي‌كنم. بنابراين گزارش در پايان جلسه‌ي مجمع تشخيص مصحلت نظام به پيشنهاد آيت‌الله حسن صانعي، اعضاي مجمع با خاتمي عكس يادگاري گرفتند

تحليل نهضت آزادی ایران درباره پيامدهاي انتخابات رياست جمهوري

میزان نیوز: نهضت آزادی ایران در بیانیه تحلیلی شماره 8 خود پیرامون انتخابات ریاست جمهوری پس از تحیلی شرایط آینده کشور به آقاي احمدي‌نژاد وحاميان ايشان یادآور شده است كه: «حفظ قدرت دشوارتر از كسب قدرت است». براي احراز سمت رياست جمهوري و تمركز و تكاثر مستمر قدرت مي‌توان از امكانات و روش‌هاي قانوني و غيرقانوني گوناگون استفاده كرد. اما براي ماندن در قدرت نمي‌توان هر كاري را انجام داد نهمين دوره انتخابات رياست جمهوري به پايان رسيده و آقاي احمدي‌نژاد به عنوان برنده اين انتخابات معرفي شده‌ است و اينك مي¬رود تا خود را براي اشغال كرسي رياست جمهوري و معرفي دولت جديد آماده سازد. رئيس جمهور شدن احمدي‌نژاد و آنچه در اين انتخابات رخ داد، آغاز دوره جديدي در جمهوري اسلامي ايران به شمار مي‌رود. در اين دوره، تغييراتي در ساختارهاي حكومتي و عملكردهاي حاكمان پيش‌بيني مي‌شود كه آن را با دوران‌هاي گذشته متفاوت خواهد ساخت. نهضت آزادي ايران در تحليل هايش، دوران هاي گذشته پس از انقلاب را به سه جمهوري تقسيم كرده است. به همين علت، اين دوران را مي‌توان «جمهوري چهارم» ناميد. جا دارد كه تغييرات احتمالي پيش رو را در سطح ملي و بين‌المللي بررسي كنيم. بخشي از اين تغييرات صرفا ناشي از پديده انتخاب آقاي احمدي نژاد به رياست جمهوري است و بخش ديگر ناشي از عملكرد آقاي احمدي‌نژاد و حاميان ايشان در آينده خواهد بود. پيش‌بيني تغييرات و تحولات احتمالي براساس عملكرد گذشته و برنامه اعلام شده ايشان و ماهيت و عملكرد حاميان ايشان امكان‌پذير است. همچنين، با توجه به اينكه آقاي احمدي نژاد به درستي اعلام كرده است كه مجري مصوبات مجلس و برنامه 5 ساله چهارم و چشم‌انداز 20 ساله است، بنابراين محتواي برنامه‌هاي مذكور و توانايي مديريتي ايشان و همكارانشان عوامل مهمي در تعيين پيامدهاي انتخاب ايشان خواهد بود. الف ـ در سطح ملي آثار تغييرات احتمالي در سطح ملي در هفت بخش زير بررسي و پيش بيني مي شود . 1ـ حضور و نقش نظاميان همان‌گونه كه در گفته‌ها و بيانيه‌هاي سه تن از نامزدان اصلي يعني آقايان هاشمي، كروبي و معين آمده است، در انتخابات اخير، نظاميان (تمام يا بخشي از سپاه پاسداران و بسيج) نقش اساسي داشته‌اند. گفته‌هاي وزير اطلاعات و نماينده ناظر قوه قضاييه بر انتخابات اين ادعا را تا حدودي تاييد مي‌كند، اگر چه گستره و ماهيت آن هنوز به درستي روشن نيست و حدس و گمان‌هاي فراوان وجود دارد. بي‌ترديد، گفته‌هاي اين كانديداها را، كه هر يك موقعيت ويژه‌اي در ساختار قدرت داشته‌اند و دارند و قاعدتا بايد برپايه اطلاعاتي بيش از آن چه در خبرها آمده است متكي باشد، نمي‌توان ناديده گرفت. سردار ذوالقدر، جانشين فرمانده كل سپاه، در همايش فرماندهان بسيج اداري و كارگري سراسر كشور، نقش اين نيروها را در انتخابات چنين بيان كرده است: «نيروهاي اصولگرا بحمدالله با طراحي درست و چند لايه توانستند در يك رقابت واقعي و تنگاتنگ،‌ حمايت اكثريت مردم را به خدمتگزاري بيشتر و موثرتر به آنها جلب نمايند.» ( ايران 18/4/1384 ) جوهر اين بيانات حاكي از دخالت و ورود نظاميان به عرصه سياست و مديريت اجرايي كشور است. با توجه به تركيب شوراي شهر تهران و نمايندگان مجلس هفتم، اين سئوال كليدي وجود دارد كه اين ورود و دخالت تا چه اندازه مي‌تواند در وهله اول به نفع كشور و در وهله دوم به نفع قدرت و نهاد تصميم‌گيرنده و مسئول اصلي در نظام باشد؟ نگاهي كوتاه به موارد گذشته دخالت نظاميان در مديريت سياسي و اجرايي كشورهاي جهان تجربه مفيد و موفقي، در درازمدت، را نشان نمي‌دهد. نظاميان، به دليل سرشت روابط آمرانه عمودي، از بالا به پايين، و نوع نگرش و تخصص ويژه، كارنامه خوبي ارائه نكرده‌اند. در انتخابات دومين دوره شوراي شهر تهران، گروه خلق الساعه موسوم به «آبادگران» توانست با بهره‌گيري از امكانات و نيروي انساني منسجم نهادهاي نظامي و شبه نظامي و استفاده از امكانات دولتي، با آراي اندك (كمتر از 3%) و عدم مشاركت گسترده مردم، زمام شوراي شهر را به دست گيرد و آقاي احمدي¬نژاد، از همين گروه به سمت شهردار تهران برگزيده شد. در كارنامه وي سه نكته برجسته وجود دارد. نخست اين كه اقداماتي عوام پسندانه مانند ساختن سقاخانه در گوشه وكنار شهر، نصب فواره و چراغ و آب‌نما در ميادين، دادن وام‌هاي ازدواج و ... توسط شهرداري تهران صورت گرفت كه كمبودهايي از اين دست در زمره مشكلات اساسي كلان شهري مانند تهران نيست. اقدام دوم برجسته شهرداري تهران واگذاري اجراي بسياري از پروژه‌ها به سپاه يا نهادهاي وابسته به سپاه بوده است. البته، همكاري تنگاتنگ شهرداري تهران با نهادهاي نظامي، ثمره‌هاي مثبتي هم داشته است، از جمله اين كه موانعي كه بر سر راه توسعه بزرگراه‌هاي شهري، در برابر شهرداري تهران وجود داشت عموما برطرف شد. نكته سوم، اظهار نظرها، اقدامات واعلام پروژه هائي است كه از ديدگاه مديريت شهري و كارشناسي از توجيه قابل قبولي برخوردار نبوده است. صدور دستور توقف خدمات نمايشگاه بين المللي تهران و اجراي پروژه منوريل ( قطار هوائي ) بدون انجام مطالعات كارشناسي لازم، نمونه اي از اين دست اقدامات تبليغاتي و فضاسازي براي جلب آراء مردم بوده است. تعميم روش مديريت آقاي احمدي‌نژاد در شهر تهران به سراسر ايران، در واگذاري پروژه‌‌ها و طرح‌هاي بزرگ به برخي از نهادها، مي‌تواند پيامدهاي نامطلوبي داشته باشد و اجراي اين طرح‌ها را به لحاظ فني ـ اقتصادي و بدون نظارت كافي از مسير منطقي خارج سازد. تجربه فعاليت‌هاي اقتصادي نهادهاي نظامي و امنيتي ـ كه در دوران رياست جمهوري آقاي هاشمي گسترش بي‌سابقه‌اي يافت ـ نه تنها موفق و مطلوب نبوده است بلكه عوارض بسيار نامطلوبي داشته است كه همچنان ادامه دارد. 2 ـ تغييرات گسترده در مديريت اجرايي كشور آقاي احمدي¬نژاد و جريان‌ حامي وي بر استفاده از مديران جديد و جوان ( يا به اصطلاح خودشان، انقلابي و متعهد) تأكيد دارند. اين سخن تازه‌اي نيست، بلكه تكرار داستان اول انقلاب است كه گفته‌اند مي‌خواهند همان را زنده سازند.اگر چه هر نوع اظهارنظر قطعي در اين باره زود هنگام است، به نظر مي‌رسد كه نظام جمهوري اسلامي ايران ناگهان با احتمال تغييرات بسيار گسترده در سطح مديريت كشور روبرو خواهد شد، نه تنها تغييرات بنيادين در سطح وزيران، معاونان، استانداران ومديران كل انتظار مي رود، بلكه مديريت بسياري از نهادها در آستانه تغيير و جابجايي است. پيش‌بيني مي‌شود كه مديران جديدي، كه احتمالا تجربه و دانش لازم و كافي را ندارند، اما به يك گروه خاص وابسته هستند، به كار گمارده شوند. اعلام اين سياست و اجراي احتمالي آن باعث تاسف و نگراني است. در جو پر التهاب سال‌هاي اول پس از پيروزي انقلاب، تغييرات گسترده در تمام سطوح مديريت گريز‌ناپذير مي‌نمود و توصيه‌هاي مشفقانه براي اعمال تغييرات تدريجي به گوش صاحبان عزم فرو نرفت. اما طرح مجدد اين گونه نگرش‌ها، پس از 27 سال تجربه، كه بهاي بسيار سنگيني براي آن پرداخت شده است، به شدت نگران كننده است. اعمال اين سياست، جامعه را از استفاده از بهترين نيروها و استعدادهايش محروم خواهد ساخت 3 ـ چالش‌هاي اقتصادي محافظه‌كاران، در طول هشت سال رياست جمهوري آقاي خاتمي و در تقابل با اصلاح ساختارهاي حقيقي و ايجاد ثبات سياسي به عنوان پيش نياز توسعه اقتصادي. تنگناهاي اقتصادي و معيشتي روزمره مردم را محور حملاتشان به دولت خاتمي قرار دادند. آقاي احمدي¬نژاد نيز در تبليغات انتخاباتي بر مشكلات مهم و حساس اقتصادي مردم انگشت گذاشت و به مردم وعده داد كه به فساد مالي، اختلاف طبقاتي و رانت‌خواري و رشوه‌خواري پايان داده و سهمي از درآمد نفت را به سفره خانواده‌ها اختصاص خواهد داد. بي‌ترديد، در 26 سال گذشته اختلاف طبقاتي بسيار شديد شده است. كساني از گروه‌هاي گوناگون، با استفاده از روابط و رانت‌خواري، به سرمايه‌داران جديد تبديل شده‌اند. ارقام دارايي اين طاغوتيان جديد افسانه‌اي و حيرت‌انگيز است. شواهد و تجارب نشان مي‌دهدكه امكانات مافياي قدرت اقتصادي، كه همچون يك شبكه درهم تنيده بزرگ در همه جا حضور چشمگير و قدرتمند دارد، اجازه و امكان تحرك به آقاي احمدي‌نژاد يا مقامات بالاتر را در راستاي خلع يد از مافياي قدرت و ثروت نخواهد داد (هيچ چاقويي دسته خود را نمي‌برد). بنابراين، در حالي كه تبليغات جريان راست عليه آقاي خاتمي در هشت سال گذشته و وعده‌هاي آقاي احمدي‌نژاد و برخي ديگر از نامزدها سطح توقعات مردم را درباره كاهش فشارهاي اقتصادي به شدت بالا برده است، توانايي آقاي احمدي‌نژاد و جرياني كه عامل و پشتيبان اصلي او در پيروزي بوده است در حل اين مشكلات بسيار ناكافي به نظر مي‌رسد. اما مشكل اقتصاد ايران تنها نابهنجاري‌هاي ياد شده نيست. به موجب گزارش سازمان توسعه و همكاري‌هاي اقتصادي (OECD) درجه ريسك سرمايه‌گذاري در ايران بسيار بالا بوده، و ايران در ميان 168 كشور جهان داراي رتبه 73 است. طبق گزارش خبرگزاري فارس به نقل از منابع خارجي در سال 2005 ، ايران بين 62 كشور جهان بر اساس شاخص‌هاي جهاني سازي و معيارهاي چهارگانه اقتصادي، سياسي، دسترسي به تكنولوژي و ارتباطات همانند سالهاي گذشته در رتبه‌هاي بسيار پايين قرار دارد (دنياي اقتصاد 26/2/84). اين گزارش‌ها موقعيت اقتصاد ايران را در مقايسه با ساير كشورها، در مناسبات كنوني جهان، نشان مي‌دهد. چنين وضعيت اسف‌انگيز از آنجا ناشي مي‌شود كه پس از گذشت 27 سال از عمر جمهوري اسلامي اقتصاد ايران هنوز فاقد يك شاكله مشخص و تعريف شده است. از همين رو، هيچ هماهنگي ميان رشد بخش‌هاي مختلف صنعت وجود ندارد. به عنوان مثال، ما در حالي كه يكي از صادركنندگان عمده نفت در جهان هستيم، بزرگترين وارد كننده برخي از فرآورده‌هاي نفتي ـ به ويژه بنزين ـ مي‌باشيم. هنوز هيچ اقدام اساسي براي ساخت پالايشگاه‌هاي مناسب جديد صورت نگرفته است. با بالا رفتن روز افزون قيمت نفت خام در بازارهاي جهان، بهاي بنزين وارداتي نيز به شدت افزايش پيدا خواهد كرد و سهم قابل توجهي از همين درآمد اضافي نفت را به خود اختصاص خواهد داد. ايران تنها يا بزرگترين مصرف كننده پارچه چادر مشكي در جهان است، اما هنوز هم اين پارچه به ميزان لازم در ايران توليد نمي‌شود و ما وارد كننده آن هستيم و همه اينها در حالي است كه مي‌گويند كارخانه آماده به كار در ايران تأسيس شده است ولي به دلايلي نامعلوم راه‌اندازي نمي‌شود. بيكاري روز افزون يكي از چالش‌هاي بزرگ اقتصاد ايران است. البته، بيكاري تنها يك مشكل اقتصادي نيست، بلكه رشد آسيب‌هاي اجتماعي از پيامدهاي عمده آن است. ايران هر ساله به يك ميليون شغل جديد نياز دارد.آيا آقاي احمدي‌نژاد مي‌تواند بدون ايجاد ثبات و آرامش سياسي، در سايه قانون‌گرايي و قانونمداري، به رشد سرمايه‌داري صنعتي ـ و در نتيجه، ايجاد شغل براي لشگر عظيم بيكاران ـ كمك كند؟ جريان راست و محافظه‌كار ايران دو بخش عمده دارد: يكي فقهاي سنتي و ديگري سرمايه‌داران تجاري. اين جريان، برخلاف محافظه‌كاران در كشورهاي صنعتي، نه قادر به پاسخگويي به چالش‌هاي جديد در قلمرو فكر و انديشه است و نه سودا يا انگيزه تحول از سرمايه‌داري تجاري به سرمايه‌داري صنعتي را دارد. ايجاد شغل از طريق توليد داخلي به يك عزم ملي نياز مند است. صنايع مادر و اشتغال‌زا مي‌تواند اين مشكل را حل كند ولي صنايع توليد مواد مصرفي غير مهم چون پفك و شكلات و ساير مواد خوراكي زايد فاقد چنين اثري است. متاسفانه صنايع اشتغال‌زا كه ممكن است درآمدي كمتر داشته باشد، در گذشته به اندازه لازم به وجود نيامده است. بخش عمده‌اي از اقتصاد ايران در 27 سال گذشته در دست همين جريان بوده است. آقاي احمدي‌نژاد با كدام امكانات و اهرم‌ها مي‌خواهد دست اينان را كوتاه و به وعده‌هايش عمل كند؟ نهضت آزادي ايران به توسعه اقتصادي عدالت محور اعتقاد دارد، اما توسعه اقتصادي بدون توسعه سياسي را به همان اندازه نافرجام مي‌داند كه توسعه سياسي بدون اصلاحات اقتصادي را. از اين منظر، جدا از ايرادات و اشكالات جدي و اساسي كه به نحوه برگزاري نهمين انتخابات رياست جمهوري داشته‌ايم و داريم، از هر نوع مبارزه با رانت‌خواري و فساد عظيم مالي، از بين بردن اختلاف طبقاتي و بهبود وضع معيشت مردم، به خصوص قشرهاي كم درآمد، استقبال مي‌كنيم. اما ترديدهاي جدي وجود دارد كه دولت جديد و مجموعه‌اي كه آقاي احمدي‌نژاد نماينده و نماد آنها است، بتوانند گام‌هاي موثري در راستاي اصلاحات اقتصادي بردارند. ورود كالاهاي قاچاق از راه‌هاي مجاز، توسط نهادهاي معين، يكي ديگر از مشكلات اقتصاد ايران است. بازار ايران به يكي از مراكز بزرگ و مهم پولشويي در دنيا تبديل شده است. آيا رئيس جمهور منتخب خواهد توانست با برخوداري از حمايت نهادهاي نظامي و شبه نظامي، كه نقش كليدي در پيروزي او داشته‌اند، با رانت خواري‌ها، قاچاق كالاهاي اساسي و فرايند پولشويي مبارزه كند؟ و اما «توسعه عدالت محور» مورد نظر اين آقايان، در بهترين حالت، از يك سو مصداق «دولت رفاه» است كه در قرون 18 و 19 ميلادي در اروپا مطرح بود و امروز انديشه‌اي منسوخ است و از سوي ديگر ممكن است صادقانه تحت تاثير الگوي رفتار امام علي (ع) در دوران حكومتش مطرح شده باشد. عملكرد امام علي (ع) اين بود كه هر درآمدي كه به خزانه وارد مي‌شد، بي‌درنگ ميان مردم صاحب حق تقسيم مي‌كرد، به گونه‌اي كه در پايان روز ديناري در بيت‌المال باقي نمي‌ماند. الگوبرداري ظاهري و قشري از اين رفتار علي (ع) از يك طرف نشانه عدم درك يا توجه به پيچيدگي‌هاي سياسي، اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي جامعه كنوني در مقايسه با جامعه ساده ابتدايي مدينه و از طرف ديگر نشانه بي‌اطلاعي از وظايف دولت در جامعه جديد است.در مدينه‌النبي، با جمعيتي در حدود 1200 خانوار، دولت مسئوليتي براي راه‌سازي، بهداشت، آموزش و پرورش، ايجاد كار براي بيكاران و ... نداشت. اما امروزه دولت ناگريز از عرضه كردن چنين خدماتي است. در چنين شرايطي، خطر جدي و اساسي آن است كه دولت جديد به جاي گام برداشتن در راستاي اصلاحات ريشه‌اي اقتصادي ـ كه بسيار مشكل و پيچيده است و نتايج آن در درازمدت ظاهر خواهد شد ـ با تزريق درآمد نفت به سيستم پولي ـ به تعبير آقاي احمدي‌نژاد، با قرار دادن سهمي از درآمد نفت در سفره محرومان ـ بخواهد فشار اقتصادي بر طبقات فرودست را كاهش دهد. اگر چه اين اقدام ممكن است اثر فوري داشته باشد اما پس از مدتي موجبات بيشترين فشار را بر طبقات محروم كشور فراهم خواهد ساخت. آنچه تاكنون از زبان آقاي احمدي نژاد و سخنگويان بالادستي جريان راست شنيده شده است نشان دهنده اعتقاد آنان به «دولت رفاه» مي‌باشد. مثلا شنيده مي‌شود كه «ايران كشور امام زمان است و به لطف و مرحمت خداوندي، ما نفت و گاز طبيعي فراوان داريم كه آن را مي‌فروشيم ، كالاهاي اساسي مورد نياز مردم را از دنيا مي‌خريم و در اختيار محرومين قرار مي دهيم.» اجراي چنين سياستي نه تنها گشايشي در وضع زندگي مردم به وجود نمي‌آورد، بلكه به شدت بر ابعاد گراني مي‌افزايد و ارزش پول ملي را كاهش مي‌دهد. در نتيجه، قدرت خريد مردم، به رغم دريافت سهمشان از درآمد نفت، كاهش مي‌يابد. همه اينها موج جديدي از نارضايتي‌ها و واكنش‌هاي خود- جوش محرومان و قشرهاي فرودست جامعه را در پي خواهد داشت. ماهيت و دامنه نارضايتي‌هاي جديد با نارضايتي روشنفكران، نخبگان و گروه‌هاي سياسي متفاوت خواهد بود. 4ـ چالش‌هاي سياسي جريان راست افراطي، محافظه‌كاران و اصولگراياني كه از آقاي احمدي‌نژاد پشتيباني كرده‌اند با صراحت عدم اعتقادشان را به مردم‌سالاري ابراز داشته‌اند. آنها واقعا به ركن جمهوريت اعتقاد ندارند و خواهان «حكومت اسلامي» از نوع تاريخي آن (خلافت) هستند كه در آن خليفه اميرالمومنين مادم‌العمر داراي اختيارات مطلق و فعال مايشاء است و كسي را نشايد كه او را مورد سئوال و انتقاد قرار دهد. انتخابات اخير در واقع گامي بسيار مهم و اساسي در همين راستا به شمار مي‌رود. اما اين برداشت و قرائت از حكومت و قدرت نه با وضعيت سياسي ـ اجتماعي كنوني ايران و نه با شرايط جهاني هماهنگي دارد. در طول هشت سال گذشته، جريان‌ راست افراطي در رويارويي با مطالبات سياسي مردم دست به عمليات تند و سركوبگرانه زده، اما هرگاه كه با مقاومت مردم و فعالان سياسي در داخل و فشارهاي بين‌المللي روبرو شده است، با هزينه بسيار بالايي عقب نشيني كرده است. البته نشانه‌هايي از عقلانيت سياسي در ميان سخنگويان اين جريان ديده مي‌شود. اما، با توجه به باورها و گرايش‌هاي سياسي دولت و گروه جديد، آيا بايد فشارهاي جديد سياسي‌ مانند تعطيل روزنامه‌ها، تنگ گرفتن بر احزاب، بازداشت‌ها و اجراي احكام عليه فعالان سياسي را انتظار داشت؟ آيا جو سياسي جامعه بسته‌تر خواهد شد؟ اين نگراني نيز وجود دارد كه با آشكار شدن شكست وناكامي در حل چالش‌هاي اقتصادي، گروه جديد دست به حادثه‌آفريني در روابط خارجي بزند و مناسبات ايران با جامعه بين‌المللي را به شدت متلاطم و تنش آلود سازد. در آن صورت، فشار سياسي، از هر نوع آن، احتمالا ابعاد تازه‌اي خواهد يافت. 5ـ چالش‌هاي اجتماعي در جريان فعاليت‌هاي انتخاباتي، برخي از نامزدها بر ضرورت آزادي‌هاي اجتماعي تكيه داشتند و براي اثبات نظرشان از دختران و پسران جوان، با تسامح در مورد پوشش آنان، در تبليغات انتخاباتي استفاده كردند. حتي مشاور فرهنگي آقاي احمدي‌نژاد مطالبي را بيان كرد كه باعث شگفتي بسيار شد و به بركناري وي منجر گرديد. برخي از محافظه كاران نسخه‌برداري از الگوي چين را توصيه كرده‌اند. الگوي چين سه ويژگي دارد: آزادي اجتماعي، سركوب سياسي و رشد اقتصادي. اجراي چنين الگويي در ايران بسيار شكننده است. آزادي‌هاي اجتماعي در ايران، برخلاف چين، با سنت‌ها و باورهاي رايج هماهنگي ندارد و موجب واكنش‌هاي شديد از سوي قشرها و گروه‌هاي سنتي هوادار دولت جديد خواهد شد. بنابراين، آيا با روي كار آمدن اين جريان، فشار و محدوديت در قلمرو آزادي‌هاي اجتماعي بار ديگر شدت خواهد گرفت؟ آقاي احمدي‌نژاد در سخنان خود بارها بر ضرورت «اسلامي كردن» محيط زندگي اجتماعي، با قرائت ويژه‌اي از اسلامي بودن، تأكيد كرده است و به خاطر همين ديدگاه‌ مورد حمايت جانانه برخي از مدرسين تندرو و تنگ نظر حوزه علميه قم قرار گرفته است، تا آنجا كه انتخاب او را هديه خداوند و مورد تاييد امام زمان ‌دانسته‌اند. به نظر مي‌رسد كه از هم اكنون برنامه‌هايي براي «اسلامي كردن» ظاهري محيط اجتماعي در دست اجرا است. فرمانده جديد نيروهاي انتظامي (فرمانده سابق بسيج تهران)، در نخستين سخنان خود، به ضرورت جلوگيري از بدحجابي دختران و رفتارهاي نامطلوب جوانان در پارك‌ها پرداخته است. نهضت آزادي ايران ، در عين اعتقاد به ضرورت و اهميت ارزش هاي والاي پاكدامني ،نجابت و وقار، از جمله استفاده از پوشش مناسب براي بانوان، در باره احتمال موفقيت اين نوع فشارهاي اجتماعي به شدت ترديد دارد. بر پايه تجربه هاي گذشته اعمال فشار، بدون فراهم كردن زمينه هاي اعتقادي، فرهنگي و...،نه تنها كار ساز و مؤثر نخواهد بود، بلكه احتمالا نتايج معكوس به بار خواهد آورد. مشكلات و نابهنجاري اجتماعي را نبايد به بد حجابي زنان و يا برخي از رفتارهاي نه چندان مطلوب جوانان در پارك‌ها و خيابان‌ها محدود ساخت. برخي ازآسيب‌هاي اجتماعي مانند فقر، فحشاء، اعتياد، قتل، خشونت‌ها و تجاوزات جنسي ،فراردختران، بزهكاري هاي نوجوانان و جوان و جرمها و جنايت هاي گوناگون براي سلامت جامعه به مراتب خطرناكتر مي‌باشند. اين آسيب‌ها را با وارد كردن فشارهاي سطحي و نمادين نمي‌توان بر طرف يا درمان كرد. دست يازيدن به اين گونه فشارها ممكن است موجب تسلي خاطر برخي از دينمداران سنت‌گرا شود، اما كارايي پايدار ندارد. قوه قضاييه در 5-4 سال پيش، با اتخاذ روش‌هاي شديد و تند، تا مرحله شلاق زدن جوانان در انظار عمومي، پيش رفت. اما بي‌تاثيربودن آن وبروز واكنش‌هاي منفي چنان بود كه آن رفتار به ناچار متوقف شد. به نظر مي‌رسد كه دولت و آرايش جديد قدرت با يك دوگانگي و تضاد( پارادوكس ) روبرو است. از يك سو، فشار و سركوب اجتماعي پاسخ نمي‌دهد و از سوي ديگر، گسترش آزادي‌هاي اجتماعي به شكاف ميان اين جريان با نيروهاي هوادارآن منجر خواهد شد. 6ـ شكاف در ميان مديران اصلي نظام انتخابات اخير ايران شكاف بزرگ و آشكاري را كه به تدريج در ميان مديران سطح بالاي جمهوري اسلامي تدريجا پديد آمده بود به بيشترين حد رساند. چنين به نظر مي‌رسد كه جريان ويژه‌اي آگاهانه اين سياست را در راستاي جداسازي و منزوي كردن رهبري پيش مي‌برد. حمله به برخي از علما در قم و تهران،‌ بي هيچ منطق روشني، زير پوشش حمايت از رهبري،و انتشار اعلاميه‌هاي توهين آميز، نه تنها عليه يكي از كانديداهاي مطرح ، بلكه بر ضد رئيس جمهور، با عنوان « 8 سال خيانت دولت خاتمي »، با امضاي « بسيج امام زمان (عج » ، ممكن است در همين راستا باشد. شعار و عمل «همه با هم»، كه عامل اصلي پيروزي انقلاب بود، پس از پيروزي جايش را به «همه با من» داد. نيروهاي موثر در انقلاب، هر يك به بهانه‌اي و به تدريج، از صحنه بيرون رانده شدند. به مصداق «هر كس كه با ما نيست ، بر ما است» نه تنها نيروهاي سياسي، بلكه عناصري كه عميقا به نظام جمهوري اسلامي معتقدند و سال‌ها در مقام وزير، وكيل و ... مصدر خدماتي به نظام بوده‌اند، كنار زده شدند.اختلافات شخصيت‌هاي كليدي حاكميت در اين انتخابات فرايند «همه با من»- و نتيجه اجتناب‌ناپذير آن،يعني جداسازي- را به آخرين مرحله خود رسانده است. نهضت آزادي ايران، فارغ از موضوع اعتقاد يا عدم اعتقاد به ولايت مطلقه فقيه و رهبري، اين روند را ناسالم و به زيان آينده جمهوري اسلامي و امنيت ملي مي‌داند. برگزاري نهمين انتخابات رياست جمهوري و انتخاب آقاي احمدي‌نژاد ـ به ويژه با توجه به دخالت غيرقانوني نظاميان، كه مستقيما زير نظر فرمانده كل قوا يعني مقام رهبري قرار دارند ـ به گونه‌اي صورت گرفت كه در افكار عمومي مردم دلالت بر رضايت مقام رهبري مي‌كند. عملكرد آينده آقاي احمدي‌نژاد و همكاران وي، مثبت يا منفي،نيز مستقيما به پاي مقام رهبري نوشته خواهد شد. نهضت آزادي ايران چنين ترتيباتي را، به ويژه در شرايطي كه در برابر تهديدات خارجي قرار داريم، نه به نفع مقام رهبري و نه در راستاي امنيت ملي مي‌داند. 7ـ مسئوليت مردم و تحولات سياسي بي‌ترديد، بخش قابل ملاحظه‌اي از مردم، بنابر انگيزه‌ها و ملاحظات گوناگون، به پاي صندوق‌هاي راي رفتند. با آن كه برخي تخلفات آشكار صورت گرفته و نظاميان، برخلاف قانون، در انتخابات به نفع نامزد مورد نظرشان دخالت كرده‌اند، مشاركت دور از انتظار مردم را نبايد ناديده گرفت و انكار كرد. بنابراين، مردم نيز به سهم خود در آنچه رخ داده يا در انتظار كشورمان مي‌باشد مسئول هستند، چه آنان كه راي داده‌اند و چه آن 19-18 ميليون نفري كه راي نداده‌ و با اين كار به پيروزي فرد خاصي كمك كرده‌اند. حق حاكميت ملت ممكن است كه از طريق انتخابات ادواري اعمال شود، اما پس از برگزاري انتخابات به پايان نمي‌رسد. مردم بايد همواره در صحنه حضور موثر داشته باشند و با نظارت و مراقبت پيگيرانه و خستگي‌ناپذير وعده‌ها و تعهدات اعلام شده در جريان انتخابات را از رئيس جمهور بخواهند. در اين انتخابات، جريان راست ناچار بود كه براي به دست آوردن آراي مردم، شعارها و وعده‌هاي مردم پسند سردهد. اين امر نشان از آن دارد كه وضعيت سياسي جامعه به گونه‌اي است كه جريان اقتدارگرا براي حفظ قدرت خويش به جلب نظر موافق مردم نيازمند است. از سوي ديگر، انتخابات اخير آرايش نيروهاي سياسي را دگرگون ساخته است و تغييرات و تحولاتي، به ويژه در مصاديق پوزيسيون و اپوزيسيون، پيش بيني مي شود. در اين جا به چند نكته زير مي‌پردازيم. نكته اول: اين است كه انتخابات اخير نشان داد كه نوعي از عادت يا هنجار سياسي به صورت رفتن به پاي صندوق و راي دادن در ميان قشرهاي گوناگون مردم شكل گرفته است. بخشي از مردم در هر حال به پاي صندوق‌هاي راي مي‌روند. علاوه بر اين، حتي افراطي‌ترين گروه‌هاي راست غيرمعتقد به مردم‌سالاري، كسب قدرت را از مجراي جذب افكار و آراي مردم امكان‌پذير مي‌بينند. نكته دوم: آن كه موانع ذهني همكاري سياسي سازمان يافته ميان اصلاح‌طلبان بيرون و درون حاكميت در حال محو شدن است. خط كشي‌ها و مرزبندي‌هاي گذشته موضوعيتشان را از دست داده‌اند. گروه‌ها و شخصيت‌هاي سياسي به تعريف‌هاي جديدي از موقعيت و نقششان مي‌پردازند. اين نيروها در معرض يك آزمون بزرگ براي سنجش بلوغ و رشد يافتگي سياسي قرار دارند. همكاري‌هاي گريز‌ناپذير جديد نيازمند بيرون آمدن همگان از صدف‌هاي تنگ ذهنيت‌هاي غيربهداشتي گذشته است. نكته سوم : در مرحله دوم انتخابات اخير، نوعي از عقلانيت سياسي، با فاصله گرفتن از سياست‌هاي ناكجا آبادي، براي تغييرات اجتماعي ـ سياسي، حضورش را نشان داد. همزمان با اين گرايش‌ها، نوعي جمع‌بندي در سطح كلان ميان روشنفكران و فعالان سياسي در ضرورت تشكيل احزاب و گروه‌هاي سياسي و همگرايي ميان گروه‌هاي همسو به وجود آمده است. اين گرايش‌ها، بيش از هر زمان در گذشته، تشكيل يك جبهه جديد از احزاب و نيروهاي سياسي را براي همكاري‌هاي چند جانبه در راستاي تقويت جنبش اصلاح‌طلبي و پيش‌برد دموكراسي امكان پذير ساخته است. تلاش آگاهانه همه نيروهاي سياسي در راستاي دستيابي به اين هدف اميدوار كننده است. ب ـ در سطح بين‌المللي مواضع اعلام شده آقاي احمدي نژاد و جرياني كه از ايشان حمايت كرده و عامل اصلي در انتخاب ايشان بوده است با فرايند تنش‌زدايي در روابط خارجي، در چارچوب منافع و امنيت ملي، هماهنگي ندارد. اگرچه برخي از سخنگويان اين جريان در فرصت‌هاي مختلف اعلام كرده‌اند كه با روي كار آمدن رئيس جمهور جديد در سياست خارجي ايران، تغييري رخ نخواهد داد، معلوم نيست كه اين تاكيدها براي كاهش واكنش‌هاي منفي جامعه جهاني به انتخابات اخير است يا بازتاب واقعيت فرايند تصميم‌گيري در سياست خارجي. روابط جامعه جهاني، از جمله ايالات متحده آمريكا و اتحاديه اروپا، با ايران با چند مسئله يا اتهام كليدي گره خورده است كه عبارتند از: فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران، نقض حقوق بشر در ايران، مخالفت ايران با فرايند صلح خاورميانه و حمايت ايران از تروريسم. بنا به دلايلي، حساسيت جامعه جهاني به دو موضوع اول بيشتر است. در نخستين واكنش‌هاي اتحاديه اروپا به نتيجه نهمين انتخابات رياست جمهوري، هر دو موضوع با صراحت و شفافيت آمده است. آيا دولت جديد ايران مي‌تواند برنامه دولت خاتمي را در مذاكره با اتحاديه اروپا ادامه دهد؟ برخي از سخنگويان برجسته آبادگران در مجلس هفتم خواهان قطع مذاكرات با اروپا و خروج ايران از پيمان منع گسترش سلاح‌هاي هسته‌اي (ان.پي.تي) شده‌اند. آيا گويندگان اين سخنان به شرايط، مناسبات و فضاي بين‌المللي و به پيامدهاي خروج ايران از ان.پي.تي آگاهي دارند؟ نخستين گام ديپلماتيك و سفر رئيس و هياتي از نمايندگان مجلس به اروپا نشان داد كه چنين توجهاتي وجود ندارد يا به آنها اهميتي داده نمي‌شود. همين امر موجب نگراني‌هاي جدي است. آيا واقعيت‌ها موجب تنبه و هوشياري و اتخاذ سياست‌هاي واقع‌بينانه در چارچوب امنيت و منافع ملي و به دور از شعارهاي ذهني‌گرايانه و ناكجا آبادي خواهد شد؟ در پايان، نهضت آزادي ايران به آقاي احمدي‌نژاد وحاميان ايشان مشفقانه يادآور مي‌شود كه: «حفظ قدرت دشوارتر از كسب قدرت است». براي احراز سمت رياست جمهوري و تمركز و تكاثر مستمر قدرت مي‌توان از امكانات و روش‌هاي قانوني و غيرقانوني گوناگون استفاده كرد. اما براي ماندن در قدرت نمي‌توان هر كاري را انجام داد. حفظ قدرت الزامات خاص خود را دارد كه از مهم‌ترين آنها پرهيز از سقوط در سراب قدرت است. هنگامي كه قدرت خود انگيزه و هدف ‌شود فرايند تكاثر قدرت در هيچ مرزي متوقف نمي‌گردد و سرانجام موجب سقوط و نابودي صاحب قدرت مي‌شود. اما كسب قدرت و حفظ آن، به عنوان وسيله‌اي براي خدمت به مردم، نيازمند رعايت قانون‌مندي‌ها و مقررات ناظر بر اعمال قدرت است. آگاهي و هوشياري بخش قابل توجهي از مردم ، تركيب سني جمعيت، نيروي عظيم تحصيل كرده‌ها، امواج انقلاب الكترونيك و فناوري اطلاعات در دهكده جهاني، شرايط بين‌المللي و منطقه خاورميانه از جمله عواملي هستند كه هيچ مقام، نهاد يا رئيس جمهوري نمي‌تواند بدون در نظر گرفتن آنها كارهاي مورد نظر و علاقه‌اش را انجام دهد. نهضت آزادي ايران ، ضمن نگراني بسيار، اميدوار است كه مقام رهبري و رئيس جمهور منتخب به اين واقعيت‌ها توجه جدي و درخور داشته باشند. والعاقبه للمتقين

آيت‌الله توسلي: افرادي با تفكر حجتيه درحال دخالت در امور هستند


ايسنا: آيت‌الله توسلي از درد دلهاي خود در روزهاي اخير مي‌گويد و خطر گسترش افكار انجمن حجتيه را گوشزد مي‌كند و از خطر انتقام متحجرين از امام خبر مي‌دهد. وي در ابتدا مي‌گويد: «رسوماتي كه امروز براي سالروز ولادت در خانواده‌ها رسم است در زمان حضرت امام مرسوم نبود، خود امام هم در خانه به مناسبت سالروز تولدشان مراسمي برگزار نمي‌كرد. پدر ايشان، حاج سيدمصطفي، از علماي برجسته خمين بود كه در مقابل زورگويان و خوانين وقت ايستادگي كرده بود و به دست همانها به شهادت رسيد. بطوري كه وقتي كه پدر ايشان مي‌خواست براي شكايت از خوانين ظالم خمين به اراك عزيمت كند، در بين راه شخصي به نام رضا قلي خان او را به شهادت رساند در حالي كه سن امام 4 ماه و 22 روز بود. تحصيل در نجف و قم آيت‌الله توسلي در خصوص تحصيلات امام خاطرنشان مي‌كند: «مرحوم امام از همان ابتدا فوق‌العاده و نابغه بود. مرحوم پسنديده، برادر بزرگ امام كه 7 سال از ايشان بزرگتر بود، درس سطوح را در خمين به حضرت امام (ره) ‌آموخت. امام خميني در سن 18 يا 19 سالگي براي ادامه‌ تحصيل حوزوي از خمين به عراق هجرت كردند و تا سال 1340 قمري نزد حاج شيخ عبدالكريم حائري يزدي در عراق بودند. تا زماني كه آقاي حائري به قم آمدند و امام نيز همراه ايشان از عراق هجرت كردند و در آنجا قسمتي از دروس خارج را نزد سيدمحمد خوانساري و آيت‌الله يثربي و حاج شيخ عبدالكريم حائري فرا گرفتند.» ورود به قم و اعتراض به حكومت پهلوي وي ادامه مي‌دهد: «اين زمان مصادف بود با ابتداي سلطنت پهلوي و تغيير لباس، كشف حجاب و سخت‌گيري‌هاي شديد رضا شاه عليه مذهب و دينداري. امام نيز از همان ابتدا بر روي مسائل سياسي بسيار دقت داشتند و نسبت به اين مسائل اعتراض‌هايي نيز داشتند و از همان ابتدا مشخص شد كه امام غير از طلاب ديگر است؛ زبان اعتراض امام از همان بدو ورود به حوزه علميه قم نسيت به حكومت پهلوي بلند بود.» ارتباط با شهيد مدرس و مقابله با شبهه جدايي دين از سياست آيت‌الله توسلي در اين خصوص اظهار داشت: «در همان زمان امام خميني با مرحوم شهيد مدرس ارتباط داشت و هرگاه به تهران مي‌آمد، در مدرسه‌ سپهسالار قديم (شهيد مطهري كنوني) با ايشان به مشورت و گفت‌وگو مي‌پرداختند. در آن زمان عمال رژيم در فكر مردم، علما و روحانيون تزريق كرده بودند كه دين از سياست جداست. اگر يك عالم ديني وارد سياست مي‌شد از نظر مردم ملكوك بود. امام (ره) از اين مساله زجر مي‌كشيد و اين تفكر را شكست. اولين كار امام اين بود كه فكر جدايي دين از سياست را از بين برد و به مردم فهماند كه سياست جزء دين است.» وي به ملاقات رييس ساواك با امام اشاره مي‌كند و مي‌گويد: «يادم هست در ابتداي نهضت، يعني سال 42، پاكروان (رييس سازمان امنيت) به همراه سرهنگ بديع (رييس ساواك قم) خدمت امام آمدند. وقتي جلوي امام نشست به ايشان رو كرد و گفت سياست يعني پدرسوخته‌گري و ... اين را بگذاريد براي ما. امام در جواب گفت اين سياستي كه شما از آن تعريف مي‌كنيد مربوط به خود شماست، اما آن‌ سياستي كه ما از آن حرف مي‌زنيم سياست اسلام است يعني اينكه مردم و بخصوص روحانيت در امور اجتماعي و سرنوشت خودشان دخالت كنند.» احترام به آيت‌الله بروجردي و شروع نهضت آيت‌الله توسلي اضافه كرد: «امام (ره) تا زماني كه مرحوم بروجردي زنده بودند، بنا به احترام خاصي كه براي ايشان قائل بودند هيچ دخالتي در كارها نمي‌كردند وليكن مرحوم آيت‌الله بروجردي همواره از ايشان مشورت مي‌گرفتند.» وي ادامه داد: «زماني كه نواب صفوي را اعدام كردند، امام (ره) بسيار ناراحت بود و معتقد بود كه بايد زودتر اقدام مي‌شد كه كار به اينجا نرسد. وقتي آيت‌الله بروجردي فوت كرد بحث انجمن‌هاي ايالتي و ولايتي مطرح شد، امام (ره) فهميد كه شاه نيز منتظر همين فرصت بوده است ولي امام با درايت خود متوجه اين مساله شد و نهضت را از همان جا شروع كرد و سعي كرد بقيه‌ علما و مراجع را با نطق‌هاي آتشين خود كه در بيت ساير مراجع برگزار مي‌شد همراه كند.» مبارزه با متحجرين و مقدس‌نماها آيت‌الله توسلي پس از مكثي كوتاه در سخنانش، مي‌گويد: «بايد بدانيم اين انقلاب يك شبه به ثمر نرسيد. امام (ره) از همان ابتدا با دو دسته به مبارزه برخاست، يك جبهه مبارزه با شاه بود و جبهه ديگر مبارزه با متحجرين و مقدس‌نماها و افرادي كه برحسب ظاهر اظهار تقدس مي‌كردند تا خود را متشرع نشان ‌دهند. در آن زمان افرادي شاه را ضل‌الله و سايه‌ خدا معرفي مي‌كردند و در ذهن مردم جا انداخته بودند كه كسي نمي‌تواند با شاه مبارزه كند. شايد اولين كسي كه در طول تاريخ شيعه در مقابل شاه ايستاد، امام (ره) بود. امام يك فرد استثنايي در عالم تشيع و عرفان و فلسفه و فقه بود.» رنج از طايفه متحجرين و مقدس‌نماها آيت‌الله توسلي در ادامه گفت‌وگو با ايسنا، به قرائت بخش‌هايي از نامه امام (ره) در سال 67 خطاب به علما و موضع‌گيري در مقابل متحجرين و مقدس‌نماها پرداخت و اظهار داشت: «امام (ره) مبارزه را از دل حوزه شروع كرد. امام درد دلهاي بسياري داشت و اين نامه يكي از آنها بود. روزي كه امام (ره) مي‌خواست نجف را ترك بگويد، گفت من با حضرت علي (ع) بسيار مانوس بودم اما صدماتي كه اينجا خوردم بسيار سنگين بود؛ چراكه براي بسياري از روحانيون بي‌معني بود كه فردي از قم بيايد و نظريه ولايت فقيه را مطرح كند. امام از طايفه متحجرين و مقدس‌نما خيلي زجر كشيد.» وي مي‌گويد: «عبادت و معنويت امام از همان ابتداي طلبگي براي همه زبانزد بود اما هيچ وقت اهل ريا نبود. هيچ‌گاه كسي نديد امام تسبيح به دست بگيرد و ذكر بگويد، اگر ذكر مي‌گفت در خانه و در حال قدم زدن بود. مردم گريه امام را فقط در روز عاشورا مي‌ديدند. حتي به مناسبت سالروز شهادت حضرت فاطمه (س) در قم سه روز اقامه عزا مي‌كرد و از افراد اهل علم دعوت مي‌كردند. گريه‌هاي امام براي نيمه‌هاي شب بود.» دعا كنيم آدم شويم مسوول دفتر امام خميني(ره) اظهار داشت: «اگر كسي از ايشان تعريف مي‌كرد بسيار ناراحت مي‌شد. يادم هست در اولين دوره‌ مجلس، نمايندگان در تاريخ 4/3/1359 با ايشان ديدار داشتند، آقاي فخرالدين حجازي در ابتدا به سخنراني پرداخت و خطاب به امام گفت «بأبي انت و امي» و بعد شروع كرد به تعريف و تمجيد از حضرت امام. امام (ره) بلافاصله در پاسخ گفتند «خوف اين را دارم مطالبي كه آقاي حجازي درباره من فرمودند باورم بيايد و غرور و انحطاط پيش آيد. به خداي تبارك و تعالي پناه مي‌برم.» وقتي ائمه جماعات در تاريخ 7/7/1366 براي ديدن امام به حسينيه جماران آمده بودند، آقاي مشكيني به عنوان امام جمعه قم شروع به تعريف كردن از امام كرد، امام (ره) بلافاصله فرمودند «قبلا از آقاي مشكيني گله كنم، ما همين قدر كه گرفتار نفس خود هستيم كافي است، ديگر مسائلي نفرماييد كه در نفوس ما انباشته شود و ما را به عقب برگرداند. شما دعا كنيد كه ما آدم بشويم.» روزي داشتم به طرف دفتر امام مي‌رفتم ديدم مرحوم حاج احمد آقا به يكي از دوستان مي‌گويد امروز پيش امام نرو. چون امروز در سخنراني‌ات كه از راديو پخش مي‌شد از امام تعريف كرده بودي و امام از اين تعاريف ناراحت شده است. امام مي‌گفت «من هم يك فرد عادي هستم و بيجا از من تعريف نكنيد» اگر كسي در تعريف از امام غلو مي‌كرد، باعث ناراحتي ايشان مي‌شد.» مردم را به ريا تشويق نكنيد، پابرهنگان بيشتر از مسوولان حق دارند ِآيت‌الله توسلي در مورد عكس‌العمل امام در برابر تعريف و تمجيد از ايشان گفت: «يادم هست محمد هاشمي، رييس سابق سازمان صدا و سيما، خدمت امام آمد و گفت دستور دادم مجريان برنامه‌هاي سيما ريش بگذارند. امام در پاسخ گفتند: محمد! مردم را وادار به ريا نكن كه از ريش بهره‌ ديني ببرند. امام به محمد هاشمي انتقاد مي‌كرد كه چرا اين‌قدر اسم مرا در راديو تلويزيون مي‌بريد؟ از اين وضع راديو و تلويزيون خوشم نمي‌آيد. واقع آن است كه آن قدر كه پابرهنگان به گردن راديو تلويزيون حق دارند ما نداريم. آنها اين نظام را درست كردند و اين نهضت را به وجود آوردند. ما بايد به مردم ارزش بدهيم و خودمان كنار بايستيم. ملاقات امروز من و شما ديگر جاي طرح در راديو تلويزيون ندارد. اين كارها مردم را خسته مي‌كند. محمد هاشمي نيز خطاب به امام گفت شما در قلب مردم جا داريد و امام هم فرمود قلب مردم غير از اينهاست. امام از اينكه مدام تصويرش از تلويزيون پخش شود نارحت مي‌شد. آنچه كه امام را امام كرد، مهذب بودن و اخلاق او بود كه توانست چنين نظامي را پايه‌گذاري كند.» وحدت مد نظر امام(ره) درحال از بين رفتن است مسوول دفتر امام مي‌گويد: «انگيزه الهي و اخلاص و وحدت مردم از عوامل ايجاد نظام اسلامي بودند. يكي از كارهاي بزرگ امام، وحدت بين امت اسلامي بود. روزي كه امام اين انقلاب را پايه‌گذاري كرد مي‌دانست كه در اين كشور مذاهب مختلف وجود دارند. امام براي حفظ وحدت به حجاج ايراني دستور داد كه در نماز ديگر مذاهب اسلامي شركت كنند و هدف از اين كار ايجاد وحدت بود.» آيت‌الله توسلي اضافه كرد: «متاسفانه چه از صدا و سيما و چه از جاهاي ديگر نداهايي بلند مي‌شود كه وحدت اسلامي را از بين مي‌برد و كار به جايي مي‌رسد كه شيعه سرافكنده شود. امام (ره) هفته وحدت را براي حفظ وحدت مسلمين انتخاب كرد اما متاسفانه امروز آن وحدتي كه مد نظر امام بود در حال از بين رفتن است. اين كار به انقلاب و اسلام و امام صدمه مي‌زند.» وي تصريح كرد: «امام هيچ‌گاه نمي‌خواست خودش را مطرح كند. مردم‌سالاري كه امروز رييس جمهور ما عنوان مي‌كند همان چيزي است كه مورد نظر امام بود؛ برنامه مردم‌سالاري را امام ارائه كرد و امام بود كه فرمود مردم همه‌كاره هستند. امام خيلي براي مردم احترام قائل بود.» خطر گسترش تفكر انجمن حجتيه آيت‌الله توسلي با اشاره به برخورد امام خميني (ره) با تفكرات انجمن حجتيه، مي‌گويد: «مسلما افرادي با تفكر حجتيه در حال دخالت در امور هستند و در بعضي جاها نفوذ كرده‌اند. در يكي از سخنراني‌هايم گفتم دو گروه همواره مي‌خواهند از امام انتقام بگيرند؛ يكي آمريكا كه امام ابهت آمريكا را شكست و يكي انجمن حجتيه كه امام از همان روز اول مي‌دانست اينها چه كساني هستند. مساله انجمن حجتيه عادي نبود. اگر امام خميني (ره) با امام زمان ارتباط داشت، قطعا بيشتر از حجتيه‌اي‌ها بود اما اظهار نمي‌كرد.» وي با انتقاد از نسبت دادن برخي امور به امام زمان (ع) و طرح نظر ايشان در خصوص برخي مسائل عادي، گفت: «الان شايع مي‌كنند كه مثلا فلاني خدمت امام زمان (ع) رسيده است و گاهي كارهاي كوچك را به امام زمان (ع) نسبت مي‌دهند و ايشان را در نظر مردم كوچك مي‌كنند. مساله امام زمان (ع) مساله مهمي است و نمي‌توان به راحتي اين قبيل شبهات را مطرح كرد.» آيت‌الله توسلي يادآور شد: «شاه به انجمن حجتيه آزادي داده بود تا عده‌اي به مساله حضرت بقيه‌الله (ع) مشغول شوند و در مقابل نهضت امام بايستند. روزي يكي از بزرگان خدمت امام (ره) رسيد و مطلبي راجع به امام زمان (ع) مطرح كرد و امام فقط او را نگاه كرد. من به او گفتم اين چه حرفي بود كه زدي؟ مگر خود امام زمان نفرموده‌اند هر كس ادعاي رويت كرد تكذيب كنيد؟» وي افزود: «خطاب به آقاياني كه اكنون ادعاي رويت امام زمان را مطرح مي‌كنند اين است كه نگذاريد فتح باب شود. اصلا بابيت از همين جا ريشه مي‌گيرد.» مسوول دفتر امام سپس به ملاقات چند نفر كه ادعاي ملاقات با امام زمان را داشتند اشاره كرد و يادآور شد: «روزي سه نفر (يك زن و دو مرد جوان) كه دو نفر از بزرگان كشور را واسطه قرار داده بودند خدمت امام برسند، نزد ايشان آمدند و ادعا كردند مي‌توانند خدمت امام زمان برسند. امام فرمودند من سه مساله دارم اول آنها را با حضرت مطرح كنيد و جواب بياوريد بعد من با شما صحبت مي‌كنم. رفتند كه جواب بياورند، امام به احمدآقا گفت به آنها بگو شيادها دست از اين كارها برداريد.» آيت‌الله توسلي هشدار داد: «متاسفانه اين قبيل كارها الان در حال شايع شدن است. فلان خانم جلسه تشكيل مي‌دهد مي‌گويد امام زمان (ع) در آن جلسه حضور دارد، فلان آقا در فلان جلسه مي‌گويد امام زمان (ع) اينجا نشسته است. نسبت دروغ دادن به امام زمان (ع) از گناهان كبيره است. امام (ره) با اين قبيل مسائل به شدت برخورد مي‌كرد. امام (ره) نابغه عصر ما و تاريخ تشيع است. بعضي افراد از كارهايي كه امام (ره) كرد ناراحتند و در نهايت هم انتقام خود را از امام مي‌گيرند و الان هم مشغول اين كار هستند.» خطر آسيب ديدن انديشه‌هاي مبنايي امام وي مي‌گويد: «اگر بخواهيم انديشه امام باقي بماند نبايد فقط از امام (ره) نام ببريم اما افكار او را فراموش كنيم. امام به مردم آزادي و بها مي‌داد. بايد مساله‌ آزادي و مباني آن را در تفكرات امام (ره) جست‌وجو كنيم. بعد از انقلاب كدام مرجع تقليد جرات مي‌كرد كنار زنها بنشيند؟ امام اين سد را شكست و اين عظمت را به زنها داد و گفت "از دامن زن مرد به معراج مي‌رود". امام براي زنان احترام و آزادي قائل بود اما نه آزدي به معناي بي‌بند و باري. آزادي مد نظر امام يعني اينكه هر كسي حق داشته باشد در سرنوشت خود دخالت كند. اگر مبناي انديشه‌هاي امام را دنبال كنيم و فقط به نام ايشان اكتفا نكنيم مي‌توانيم از آسيب ديدن انديشه‌هاي امام جلوگيري كنيم.» نقش مردم در اداره كشور آيت‌الله توسلي گفت: «امام (ره) همه چيز را مردم مي‌دانست. ايشان وقتي در بهشت زهرا سخنراني كردند فرمودند كه من به اتكاي مردم دولت تشكيل مي‌دهم. همه چيز امام مردم بود. مردم پشتيبان امام بودند و در جنگ تحميلي نيز نقش موثري داشتند. بارها خود حضرت امام (ره) مي‌فرمودند كه اين انقلاب را مردم به ثمر نشاندند و خود مردم نيز آن را حفظ خواهند كرد.» مخالفت امام خميني (ره) با حاكميت يك تفكر بر كشور آيت‌الله توسلي در اين خصوص مي‌گويد: «وقتي مجمع روحانيون مبارز از جامعه روحانيت مبارز جدا شد، امام نمي‌خواست كه يك تفكر بر كشور حاكم باشد. امام مي‌گفت درگيري درست نيست، اما اختلاف افكار بايد وجود داشته باشد. امام تفاوت افكار را باعث ترقي كشور مي‌دانست و حاكميت يك تفكر بر كشور را مضر به حال كشور مي‌دانست. امام (ره) هيچ‌گاه موافق نبود كه فقط يك تفكر واحد در حكومت جاي داشته باشد و معتقد بود سليقه‌هاي مختلف بايد حضور داشته باشند. وقتي انقلاب پيروز شد تمام مردم در صحنه بودند. حتي آن زمان چپي‌ها هم روزنامه داشتند و آزادي كامل داشتند.» تلاش براي شكست روحانيت در انتخابات اخير آيت‌الله توسلي در مورد رويكرد مردم به روحانيت در دو انتخابات مجلس و رياست جمهوري گفت:‌ «مردم به روحانيت بي‌اعتماد نشده‌اند، بلكه معتقدم دست‌هايي در كار بود كه روحانيت را شكست بدهد. بايد ديد چه برنامه‌هايي چيدند كه چنين نتيجه‌اي حاصل شد. بيشتر از اين نمي‌توانم توضيح بدهم.» خاتمي، موفق در اجراي انديشه‌هاي امام خميني (ره) مسوول دفتر امام اظهار داشت: «خاتمي را در اجراي برنامه‌هايش و بخصوص عملي كردن انديشه‌هاي امام خميني بسيار موفق مي‌دانم. به نظر من يكي از افرادي كه در تاريخ انقلاب نامش ثبت خواهد شد، خاتمي است. دولتهاي بعد از انقلاب بسيار براي انقلاب كار كردند اما دولت خاتمي از نظر اقتصادي، كشاورزي، صنعتي و فرهنگي جايگاه ويژه‌اي دارد. در بحث تنش‌زدايي بسيار موفق بوده است؛ خاتمي در مسائل اقتصادي كارهاي بسيار باارزشي انجام داد و پايه‌هاي اقتصادي مناسبي ايجاد كرد كه براي آينده‌ انقلاب بسيار مفيد است.» ماجراي مسجد قلهك، شب قبل ار انتخابات و نطق پيش از دستور در مجمع تشخيص آيت‌الله توسلي در توضيح حادثه تعرض به خودش در مسجد جامع قلهك در شب قبل از انتخابات رياست جمهوري مي‌گويد: «من از حق خودم گذشتم. يك شب قبل از پايان مهلت تبليغات، حاج حسن آقا براي اينكه از وضعيت تبليغات مطلع شود به خيابانها رفته بود و وقتي برگشت به من گفت بخاطر نسبت‌هاي زشتي كه به يكي از كانديداهاي روحاني داده شده خيلي متاثر شدم. شب بعد از تبليغات، شب جمعه، به عنوان اينكه نصيحتي كرده باشم در بين دو نماز بجاي خواندن نافله در مورد انتخابات صحبت كردم و گفتم معناي آزادي در تبليغات اهانت به ديگران نيست. روايتي خواندم كه پيغمبر مي‌فرمايد حتي دشمنان اسلام را هم فحش ندهيد. آقاي هاشمي يك عالم انقلابي و كسي است كه امام براي سلامتي او بعد از ترور سه گوسفند نذر كرد كه يك اقدام بي‌سابقه بود و براي هيچ كس اين كار را انجام نداده بودند. آن وقت يك عده به اسم دين نسبت‌هايي به ايشان مي‌دهند كه واقعا گريه‌آور بود. گفتم چنين تهمت‌ها و نسبت‌هايي به شخصي انقلابي و روحاني كه امام نظر خاص نسبت به او داشته صحيح نيست. در ميان صحبت‌هاي من چند نفر كه نمي‌دانم از كجا بودند به من حمله كردند اما مردم جلوي آنها را گرفتند كه البته آنها هم فرار كردند. بعدا شنيدم در قم هم براي آقاي جوادي آملي هم چنين اتفاقي افتاده است.» وي ادامه داد: «روز بعد از انتخابات وقتي رهبر انقلاب آن سخنان را در مورد آقاي هاشمي رفسنجاني بيان كردند، گفتم مگر حرف من غير از اين بود؟ چرا بايد براي راي آوردن به يك روحاني توهين كنيد و نسبت‌هايي بدهيد كه انسان از گفتن آنها خجالت مي‌كشد؟ وقتي چنين نسبت‌هايي مي‌دهيد افرادي هم كه اهل تحليل نيستند باور مي‌كنند و به روحانيت توهين مي‌كنند. در مجمع تشخيص مصلحت هم همين حرفها را زدم و به توهين‌ها و سكوت آقاي هاشمي اعتراض كردم.» يك خاطره از خاتمي وي در ادامه گفت‌وگو با ايسنا، از شخصيت خاتمي تجليل كرد و گفت: «يك وقت به آقاي خاتمي گفتم وقتي مسوولين خدمت امام مي‌رسيدند، ايشان از آنها مي‌پرسيدند چرا اقداماتتان را براي مردم بيان نمي‌كنيد؟ در هرسال وقتي هيات دولت خدمت امام مي‌رسيد امام خطاب به آنها مي‌فرمود چرا كارهايتان را براي مردم نمي‌گوييد؟ چرا شما براي مردم نمي‌گوييد كه چه كرده‌ايد و گزارش نمي‌دهيد تا مردم بدانند چه شده است؟ خاتمي در جواب گفت من به مديران خود دستور داده‌ام اما كوتاهي شده است.» آيت‌الله توسلي افزود: «كارهايي كه در دولت خاتمي انجام شد قابل مقايسه با گذشته نيست، خاتمي شخصيتي انتقادپذير است و نشان داد كه مي‌توان به قدرت هم انتقاد كرد و روي خوش هم به مردم نشان داد.درطول اين دوران نسبت‌هاي بسيار بدي به آقاي خاتمي دادند كه قابل تحمل نيست. صبر و تحملي كه خدا به خاتمي داده به كمتر كسي اعطا كرده است.خاتمي همسايه ديوار به ديوار من است و مي‌دانم سطح زندگي او از طبقه‌ متوسط هم پايين‌تر است.او حتي بر خلاف برخي تبليغات منفي يك خدمتكار هم در خانه خود ندارد.سطح زندگي خاتمي در حد متوسط است نه در حد يك رييس جمهور. اميدواريم كه راه خاتمي ادامه يابد و كشور به اهداف عاليه حضرت امام (ره) برسد.»

فرشچيان: خاتمي به‌راستي نمونه و معلم اخلاق است

محمود فرشچيان خاتمي را شخصيت فرهنگي و فرهنگ‌دوست واقعي خواند كه با تمام وجود، به فرهنگ غني ايران عشق ‌ورزيده و بر اين باور است كه تجليات مظاهر فرهنگي و هنري در هر دوره و زماني، آيينه‌دار و نمايانگر درخشش تمدن و فرهنگ آن دوره براي قضاوت نسل‌هاي معاصر و آينده‌ي ايران و جهان خواهد بود، بنابراين تاثيرات بسيار پايداري در ترقي و تعالي فرهنگ و هنر در سرزمين عزيزمان ايران داشته‌اند. استاد مينياتور امروز ايران كه اكنون در ايالت نيوجرسي آمريكا به‌سر مي‌برد، روز گذشته در گفت‌وگو با ايسنا، گفتار و نوشتار درباره‌ي سيدمحمد خاتمي، رياست جمهوري اسلامي ايران را كه به زعم وي شخصيتي فرزانه و فرهيخته و گرانقدر است، نيازمند اطلاعات همه‌جانبه و بهره‌مند بودن از قدرت نويسندگي دانست و تاكيد كرد: آقاي خاتمي به‌طور مسلم، يكي از رجال فعال مفيد سياسي دوران بعد از انقلاب است و در سمت‌هاي مختلف كه مهم‌ترين آنها وزارت ارشاد اسلامي و هشت سال رياست جمهوري بود، به كشور عزيزمان ايران خدمت كرده است. خالق تصاوير ”ضامن آهو” و ”عصر عاشورا”، گفت: پيشرفت‌هاي عظيمي كه در هنر، صنعت، علم و سينما نصيب هنرمندان باارزش ايراني شده، نيز ازجمله ثمرات، تدبير و تلاش‌هاي ايشان است كه شرايط بروز و پرروش استعدادها را آماده و با برنامه‌ها و بودجه‌هاي لازم، امكان بهره‌گيري از خلاقيت‌هاي فرهنگي و هنري را براي صاحبان استعداد فراهم كرده است. فرشچيان يادآور شد: ترغيب و تشويق جوانان و موقعيت چشم‌گير آنان به شركت در المپيادهاي علمي جهاني و كسب امتيازات قابل تحسين از ثمرات حسن توجه خاتمي به استعدادهاي مستعد ايران زمين است؛ و در ادامه نتيجه گرفت: خاتمي پايه‌گذار يك نهضت فرهنگي و هنري در كشور بوده كه موجب پيشرفت عظيمي در كار فرهنگ و هنر و صنعت و علم و سينما نصيب هنرمندان، دانش‌پژوهان و فرزانگان شده است. به اعتقاد اين مينياتوريست صاحب نام ايراني مقيم آمريكا، تجلي استعدادها و حجم بسيار بالا و روزافزون انتشارات مفيد كتاب‌ها و سير متعالي آنها از نظر محتوا و سودمندي مطالب همه نمونه‌هايي از تلاش‌هاي ارزشمند خاتمي در دوره هشت ساله‌ي رياست جمهوري وي در حوزه‌ي فرهنگ و هنر دانست و يادآوري كرد: به خاطر داريم اگر در گذشته نمايشگاهي از نگارگري يا نقاشي ترتيب مي‌يافت تعداد اساتيد و هنرمندان شركت‌كننده از 10‌ يا 15 نفر آقايان و پنج نفر از بانوان بيش‌تر نبودند و سال‌ها همين افراد و همين تعداد تغير نمي‌كرد؛ زيرا هنرمندان توان‌مندي كه بتوانند گوي سبقت را در معركه رقابت به ربايند نادر بود؛ اما در سال‌هاي گذشته، در نمايشگاه‌هايي كه از هنرمندان نگارگري تشكيل مي‌شد، متجاوز از 250 نفر بانوان و بيش از 400 نفر آقايان شركت مي‌كردند كه دست‌كم، يك‌سوم مجموع آثار عرضه‌شده از نظر هنري جالب توجه و قابل قبول بودند. خالق تابلو ”پنجمين روز آفرينش” به خبرنگار ايسنا گفت: اختصاص دادن كاخ‌ها كه ديدار از آنها براي مردم رؤياي غير قابل حصول بود، به موزه‌هاي هنري و فرهنگي كه ديدار آن‌ها براي عموم هم‌وطنان و سياحت‌گران خارجي، همه‌روزه به آزادي ميسر است، ازجمله اقدامات ارزشمند ايشان است كه ذوق و استعدادهاي نهفته را مي‌تواند بيدار كند و پرورش دهد و نيز آگاهي و شناخت زيبايي و راز و رمزهاي نهفته در دنياي هنر را به علاقه‌مندان بياموزد و آن‌ها را با دنياي هنر مانوس‌تر سازد و افزون بر آن آموزش والاي فرهنگ و هنر ايران را به دنيا عرضه كند. وي با برشمردن ويژگي‌هاي شخصيتي خاتمي تصريح كرد: وي به تمام معنا، انساني شريف، صادق و داراي تعادل روحي شايسته تحسيني هستند و در برخورد با مخالفان خود هرگز جنبه انساني را از دست ندادند و حرمت طرف را جدا از تضاد ديدگاه‌ها و مخالفت‌ها مراعات مي‌كنند و پيوسته ملايمت و مدارا و حسن خلق را منظور نظر دارند و با سرسخت‌ترين مخالفان خود از هر طرز تفكري با شدت عمل و سركوب رفتار نمي‌نمايند، به عبارت ديگر ايشان به‌راستي نمونه و معلم اخلاق است. محمود فرشچيان در پايان ابراز اميدواري كرد كه برنامه ابتكاري و بشردوستانه‌ي خاتمي در مورد گفت‌وگوي تمدن‌ها كه هدف اصلي سازمان ملل متحد و آرزوي ديرينه جامعه بشريت است، به وسيله مسؤولان آينده ايراني و غير ايراني و خود ايشان به سرانجامي رسد كه به جاي اين‌همه كشاكش و كشتار بي‌گناهان و ويراني‌هاي بي‌شمار خانمان‌سوز كه همه حاصل قدرت طلبي و افزون‌خواهي و نتيجه عدم درك و تفاهم بين دولت‌مردان جهان است، جاي خود را به تبادل افكار و انديشه هم‌ياري براي تامين صلح و سلامت و آرامش و خوب زيستن انسان‌ها و… موجبات آسايش براي همه جوامع بشري فراهم سازد

Thursday, July 28, 2005

توقف نمايش بهرام بيضايی در آستانه آغاز به کار احمدی نژاد


اخبار رسیده حاکی از آن است که اجرای نمايش “مجلس شبيه در ذكر مصايب استاد نويد ماكان و همسرش مهندس رخشيد فرزين” به كارگردانی بهرام بيضايی فردا برای آخرين شب اجرا می شود و بعد متوقف می گردد. بيضايی تنها به اين خبر بسنده کرد که اين نمايش روز جمعه پس از ٢٤روز اجرا به پايان می رسد در حالی كه قار بود تا ٤٥ روز اجرا شود، اما از همان اول هم کسانی نسبت به ادامه نمايش آن بعد از آغاز به کار دولت احمدی نژاد بی باور بودند. سه شب پيش گفته شد که کلهر و يکی دو تن که به ظاهر از مشاوران احمدی نژاد بودند نمايش بيضايی را تماشا کردند و گفته شد که بعد از آن ممکن است اظهار نظری در اين مورد بشود. اما با خبر تازه همه اميدواری ها به نوميدی رسيد. متن اين اثر، كه آخرين نمايشنامه‌ی بهرام بيضايی است، در آذرماه سال گذشته نوشته شده و دارای موضوعی است معاصر،‌درباره‌ی مرد و زنی كه هر دو يك خواب می‌بينند.ماجرائی که همان قتل های زنجيره ای است با لطافت ها و هنرمندی های تئاتری که بيضائی با استفاده از سبک سنتی تعزيه خلق کرده است. بهرام بيضايی كه بعد از فيلم تلخش سگ کشی طی پنج سال گذشته، در تلاش برای ساختن فيلم تازه ناکام ماند اينک بار ديگر در فضائی قرار می گيرد که سال هاست در آن به سر می برد. يکی از دست در کاران اين نمايش با دلسردی می گفت به نظر نمی رسد که تا سال ها ديگر بتوان چنين نمايشی به روی صحنه برد و بايد اين کار را آخرين اثر وجود کسی مانند خاتمی در راس دولت دانست

Tuesday, July 26, 2005

نامه 160 فعال فرهنگی، سیاسی و دانشگاهی به رئیس قوه قضائیه در مورد اکبر گنجی



امروز: 160 تن ازفعالان فرهنگی، سیاسی و دانشگاهی در نامه ای به رئیس قوه قضائیه در مورد اکبر گنجی درخواست کردندپیش از اینکه پرونده اکبر گنجی به یک معضل لاینحل تبدیل شده و آثار و پیامدهای برگشت ناپذیری به بار بیاورد برای حل بحران چاره ای اندیشیده شود.متن این نامه که برای روزنت امروز نمابر شده در ادامه می آید:
به نام خدا

ریاست محترم قوه قضائیه
جناب آقای هاشمی شاهرودی،

با اهدا سلام،

پیرو نامه های هفته پیش خانواده محترم اکبر گنجی و دوستان ایشان به جنابعالی، و همچنین وعده شما در رسانه ها مبنی بر حل مشکل آقای گنجی، متاسفانه تاکنون نه تنها هیچ روند مثبتی به چشم نمی خورد بلکه اظهارات اعضای خانواده، دوستان و گزارش های پزشکی حاکی از تداوم کاهش وزن و اعتصاب غذا و بحرانی تر شدن شرایط ونقض حقوق شهروندی آقای گنجی است.
ما امضا کنندگان این نامه از جنابعالی درخواست می کنیم پیش از اینکه پرونده اکبر گنجی به یک معضل لاینحل تبدیل شده و آثار و پیامدهای برگشت ناپذیری به بار بیاورد درجهت تحقق موارد زیر اقدام فرمائید:
1- پرونده آقای گنجی از دادستان تهران گرفته شود و تحت مدیریت مستقیم جنابعالی باشد، چون وضعیت جسمی بیمار به دلیل شرایط حاکم بر بیمارستان میلاد به علت دخالت های مستقیم دادستان تهران،طی هفته جاری نامناسب تر و نامساعدتر شده است.
2- یک هیات حقوقی بیطرف از سوی شما مامور رسیدگی و بازبینی پرونده و نحوه رفتار با ایشان طی سال های گذشته شود.
3- یک تیم پزشکی مستقل متشکل از نمایندگان جنابعالی، و پزشکان معتمد خانواده گنجی مسئولیت مستقیم برنامه درمانی و روند معالجاتی ایشان را عهده دار شود.
به استحضار می رساند گروهی از سوی این جمع روز شنبه 8 مرداد ماه 84 جهت پیگیری موضوع و حصول نتیجه به خدمت شما خواهند رسید.

آرمین محسن- آقاجري زهره - آقاجري هاشم - آقايي مسعود- آزادي محمد- احمدي نعمت - افشاری علی- ارغنده‌پور كريم - اكبري محمدعلي- اكرمي علي- امینی زاده مهدی – انصاری راد حسین- ايازي محمدعلي- ايزدي مصطفي- بديعي مجتبي- بازرگان ابوالفضل- بازرگان محمد نويد- بسته‌نگار محمد- بني‌اسدي محمدحسين- بهزادي محمد- بهبهانی سیمین- بيطرف صفا- پايا حسين - پايا علي- پدرام مسعود- پورعزيزي سعيد- پيش‌بين محمود- پيمان حبيب‌الله - تاج‌زاده سيدمصطفي- تاجرنیا علی- تنها مصطفي- تهراني رضا- توسلی غلامعباس- توسلي محمد- جابري مجيد- جلالی زاده جلال- جلائي‌پور حميدرضا- حقيقت‌جو فاطمه- حجاريان سعيد - حكمت علي- حكيمي ابوالفضل- خاتمی سید محمد رضا- خانیکی هادی - خرم امير- دادخواه سيدمحمدعلي- دادفر محمد- دادمهر رسول - داودی مهاجر فریبا- درايتي مصطفي- دردكشان محمود- درودي سعيد- دروديان محمدحسين- درویشیان علی اشرف- دلبری رضا- دواني مصيب- ديهيمي خشايار- رجايي عليرضا – رجائیان محمد جواد- رسولی محمد صادق- رضاخانی بهمن- رضائي احد- رضائي عبدالعلي- رضوي‌فقيه سعيد- رفيعي حسين- رئيس‌دانا فریبرز- رئیس طوسي رضا- زاهد فياض- زندي‌نيا پرويز - زيدآبادي احمد- زهدي محمدرضا-‌ سازگارنژاد جلیل- سحابي عزت‌الله - سحابي فريدون- سحرخيز عيسي- ‌سروش عبدالكريم- ‌سلطاني عبدالفتاح- سمتي هادي- سيدزاده سيدرضا- سيد نژاد سید محمد علی – سیاسی راد سید علیرضا - سیف‌زاده سيدمحمد- شاه‌حسيني حسين- شرکت شهلا- شريعتي سعيد- شريفی صحت - شریف محمد- شکری کاظم - شمس‌الواعظين ماشاءالله- شیرزاد احمد- صارمي محمود- صالحی سیدعلي- صباغيان هاشم- صدر حاج‌سيدجوادي احمد- صدری زهرا - صفائي‌فر عباس- صميمي كيوان- طالقاني اعظم- طالقاني حسام- طالقاني طاهره- طاهري محمد- طیرانی امیر- عابدینی آرزو- عرب‌سرخي فيض‌الله – علایی باقر- علوي‌تبار عليرضا- عمادي محمد جعفر- عمراني محمود- عموزاده خلیلی فریدون- غروي علي‌اصغر- غفاري مسعود- غني مهدي- فاضل ميبدي محمدتقي- فراهاني مجيد- فرزدي غفار- قابل احمد- قابل هادي- ‌قدياني ابوالفضل- قشقايي ماهرو- قلي‌زاده رحمانقلي- قهاري نظام‌الدين- كاظميان مرتضي- کحال زاده هادی- كديور محسن- کفش کنان هادی - كميجاني فرج- كوثري يعقوب - كولائي الهه- كيانوش راد محمد- گل افرا بیژن- گوارايي فاطمه - لقمانيان حسين- ماشینی فریده - مجاهد حسين- مؤمني علي- مجردي زهرا- محتشمي‌پور فخرالسادات- محققی محسن - محمدي اردهالي محمد- مدني سعيد- مرتاضي لنگرودي مرضيه – مزروعي رجبعلي- مسكين مصطفي- مسموعي رضا- مظفر محمدجواد- مفيدي بدرالسادات - منتظري احمد- منتظري سعيد- منصوريان خسرو- موسوی ( خوئینی) سید علی اکبر- مومنی عبدالله - ميرزاده وحيد- نراقي حسن- نكوروح محمود- هاشمی حسن - هادي زاده يزدي هادی- هندي عليرضا- ويسي مراد- يزدي ابراهيم- یگانلی میرمحمود - یوسفی اشکوری حسن- يوسفيان رضا.

گرامي مقدم: شعارهاي مجلس هفتم توسط خود نمايندگان زير پا گذاشته شد




امروز: متاسفانه بسياري از شعارهاي آغاز به کار مجلس هفتم توسط خود نمايندگان مجلس زير پا گذاشته مي‌شود.
گرامي مقدم با تاكيد بر مطلب فوق به خبرنگار امروز گفت: در شروع مجلس هفتم شاهد موج وسيعي از تهاجمات عليه مجلس ششم توسط نمايندگان مجلس هفتم بوديم به گونه اي كه اعتراض‌هاي زيادي به سفرهاي نمايندگان مجلس صورت گرفت و اظهار داشتند كه به اين رويه در مجلس هفتم پايان مي دهند.
نماينده مجلس هفتم در ادامه افزود: چنين اظهارنظرهايي حتي در مورد نوع غذاي مجلس، حقوق نمايندگان و ساير امكانات رفاهي صورت مي گرفت كه آشكار بود تنها وجه تبليغاتي آن مدنظر است.
وي با اشاره به سفرهاي گسترده و پي در پي خارجي نمايندگان مجلس هفتم گفت: در حال حاضر بسياري از سفرهاي خارجي فاقد مجوز قانوني است و هماهنگي لازم براي رفتن به سفرهاي خارجي صورت نمي گيرد كه لازم به نظر مي رسد كميسيون هاي مجلس به اين معضل رسيدگي كنند.

مهرانگيز مروتي: حرف وعمل نمايندگان مجلس هفتم يكي نيست



امروز: نمايندگان مجلس هفتم ثابت كردند كه حرفشان با عملشان يكي نيست.
مهرانگيز مروتي با بيان اين مطلب به خبرنگار امروز گفت: كساني كه سفرهاي خارجي نمايندگان مجلس ششم را نقد مي كردند و در صدد بودند از اين حربه براي تخريب مجلس ششم استفاده كنند حال خود به سفرهاي پي در پي خارجي مي روند.
اين نماينده مجلس هفتم افزود: مجلس ششم و نمايندگان آن مظلوم واقع شدند. نمايندگان در هر دوره‌اي سفر خارج از كشور دارند اما اين مساله در مجلس ششم به ناحق بزرگنمايي شد. حال مي‌بينيم كه در مجلس هفتم سفرهاي خارجي نمايندگان به مراتب بيشتر از مجالس گذشته و از جمله مجلس ششم بوده است.
مروتي در پايان تاكيد كرد: نمايندگان مجلس هفتم كه نمايندگان مجلس ششم را به بهانه سفرهاي خارجي و هزينه‌ از بيت المال شماتت مي‌كردند،‌ثابت كردند كه بين حرف و عمل آنها سازگاري وجود ندارد.

زهرا اشراقی: خاتمی در تاریخ ما اولین است، و آخری ندارد




روز-مریم کاشانی :
خانم زهرا اشراقی را در حال رانندگی پیدا می کنم. او در همان حال که نگران است تا پلیس، جریمه اش نکند، نگران این نیز هست که هنوز می تواند آزادانه حرف بزند یا نه؟ پس با احوالپرسی شروع می کنیم:

ماجرای قبل از عمل و بعد از عمل را که شنیدید. می خواهم بدانم حالا حال شما چطور است. بهترید؟
راستش الان رفتم سراغ همان کارهای اجتماعی که دوست دارم. الان هم در حال رانندگی هستم و دارم از یکی از همین جلسه های مربوط به زنان و مسائل اجتماعی بر می گردم.

لابد در این کار رضایت بیشتر است و گرفتاری کمتر. اینطور نیست؟
خیلی. حداقل دعای مردم را داریم. آن موقع ممکن بود نفرین پشت سرمان باشد.

بله. راستی به نظر شما اصلاح طلبان از چه شکست خوردند؟
البته اصلاحات که شکست نخورده، ممکن است بگوییم یک گروهی شکست خوردند.

من هم همین را می گویم. آنها از چه شکست خوردند؟
من عقیده ندارم که اصلاح طلبان هم شکست خورده باشند. یعنی به اعتقاد من، همیشه که قرار نیست یک گروه سرکار باشد. ۸ سال برای سرکار بودن یک گروه کافیست، بعد باید بروند؛ تا یک گروه دیگر و یک تفکر دیگر سرکار بیایند. در نتیجه به طور کلی فکر نمی کنم شکستی در کار باشد. این کاملا طبیعی است که بعد از هر انتخابات یک گروه بروند و گروه دیگری بیایند. حالا اگر اسمش را بگذاریم شکست...

به هر حال اگر شکست نخورده بودند که الان پیروز انتخابات بودند. به نظر شما اگر اصلاح طلبان چه نقاط ضعفی را نمی داشتند، پیروز انتخابات بودند؟
حالا نمی دانم خیلی آزادی حرف زدن را دارم یا نه، ولی باید بگویم به اعتقاد من این انتخابات، انتخابات آزادی نبوده که بتوانیم بگوییم کسی در آن شکست خورده یا نه. حداقلش این است که نیمی از جامعه ـ که زنان باشند ـ اصلا حق انتخاب شدن نداشتند. از میان آن نیم دیگر هم که مردها باشند، یک گروه خاص و یک تفکر خاصی می توانستند در انتخابات شرکت کنند . در نتیجه به نظر من اصلاح طلبان دست شان باز نبود که بخواهند کاندیدای موردنظرشان را انتخاب کنند.

ولی...
ولی به هر حال این خیلی واضح است که هر کسی یک نقاط ضعفی دارد. ضمن اینکه جامعه ما هم به شکلی نیست که دست رئیس جمهور یا اصلاح طلبان درآن باز باشد که بتوانند هر کاری را که می خواهند انجام دهند. واقعا همین مدتی هم که سرکار بودند خیلی هزینه برداشت؛ ولی امیدوارم که این چند ساله آینده بتوانند خودشان را یک مقداری اصلاح کنند، نقاط ضعف و قدرت شان را بررسی کنند و به اهداف خود بپردازند.

حالا نقاط ضعفی که به نظر شما، خوب بود برطرف می کردند، یا خوب است که در آینده برطرف کنند، کدامست؟
ببینید، نقاط ضعف که زیاد است. البته چون الان در حال رانندگی هستم، چشم ام به پلیس است که فعلا جریمه نشوم.

انشاءالله جریمه نمی شوید. می گفتید...
بله، نقاط ضعف که زیاد است. به هر حال اصلاح طلبان یک حزب نوپایی داشتند و تجربه شان کافی نبود. ولی به اعتقاد من یکی از نقاط ضعف شان این بود که احتمالا جاذبه شان برای مردم کم بود. نیروی دافعه شان بیشتر بود.

چرا؟
( می خندد) خب، می توانستند بیشتر از اینها جوانان را جذب کنند. یک مقدار هم باورشان شده بود که جامعه، آنها را به هر شکلی قبول دارد. شاید هم به مسائل اقتصادی ـ که حالا دولت جدید به خاطر آن رای آورده ـ کمتر پرداختند. شاید اصلاح طلبان دیگر باید بپذیرند که روی مسائل اقتصادی کم کار کردند و بیشتر به مسائل سیاسی پرداختند. هرچند به اعتقاد من مسائل سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی زنجیره به هم پیوسته ای هستند. یعنی ما در صورتی می توانیم در کشورمان یک اقتصاد خوب داشته باشیم که یک سیاست خوب داشته باشیم؛ یک سیاست باز. در مملکت باید باز باشد تا چرخ اقتصاد بچرخد.

خیلی ها می گویند برخوردهای آقای خاتمی، برادر شوهرتان، مردم را ناامید کرد و این نا امیدی در این شکست خیلی تاثیر داشت. نظر شما چیست؟
به اعتقاد من آقای خاتمی بیشتر یک چهره فرهنگی و فکری هستند، تا یک چهره سیاسی. ایشان شاید در عرصه مسائل فکری و فرهنگی پیروز باشند، اما در عرصه سیاسی این طور نیست. یادم است در سال 76 که انتخابات دور اول ریاست جمهوری بود، من به ایشان گفتم شما فرد سیاسی مناسب این جامعه نیستید و شما ادب و تفکر خاصی دارید که با جامعه ما و افراد حکومت جور در نمی آید. حتی مثال حضرت مسیح را برایشان زدم و گفتم شما از آن هایی هستید که وقتی به یک طرف صورت شان می زنند، طرف دیگر را جلو می آورند. در حالیکه در اینجا آدم سیاسی باید.... ـ حالا نمی خواهم لفظش را به کار ببرم ـ باید جور دیگری باشد. آن آدم سیاسی مناسب این جامعه، با فرهنگ و ادب آقای خاتمی خیلی جور در نمی آمد. در نتیجه اگر بخواهم به ایشان انتقادی داشته باشم، این است که ایشان بیشتر فرهنگی بودند تا سیاسی.

پیش آمد که از دست ایشان خیلی عصبانی بشوید و مثل خیلی از مردم بگویید: بابا، یک کاری بکن.
والله من خودم با ایشان چند بار صحبت کردم . ایشان هیچ وسیله ارتباط جمعی در اختیار نداشتند، و سعه صدر و متانت ایشان گاهی اوقات عرصه را به من هم تنگ می کرد. یک بار حتی به ایشان پیشنهاد دادم که حالا که هیچ وسیله ارتباطی ندارید، و رادیو و تلویزیون هم در اختیار شما نیست که مسائل را با مردم در میان بگذارید، بیایید در یکی از میدان های شهر با مردم صحبت کنید. منتها آقای خاتمی رفتار و منش خاص خودشان را دارند، نمی خواستند تنش ایجاد شود. اتفاقا همین چند روز پیش هم دوباره این مسئله را با ایشان در میان گذاشتم، ولی ایشان عقیده شان این بود که ما اگر بخواهیم تندروی بکنیم، قطعا مجبور می شویم هزینه بالاتری بدهیم. که من گفتم : خب ، بدهید، مسئله ای نیست. ولی خب، افکار ایشان با بقیه اصلاح طلبان ، ممکن است یک مقدار فرق داشته باشد. ایشان متین و آرام هستند. یزدی هم هستند دیگر.

یعنی ترسو هستند؟
( می خندد) ولی خاتمی در تاریخ ما اولین است، و آخری ندارد. ایشان در تاریخ ما ماندگار می شود و ما بعد به این نکته می رسیم. من از او درس های بزرگی آموختم. هر چند ایشان زیاد متانت به خرج دادند.

راستی گزارش آقای علیزاده را خواندید؟
البته آن جور پیگیری نکردم، ولی در بعضی سایت ها خواندم که آن حرف ها تکذیب شده. ولی راستش، هنوز دوزاریم نیفتاده که برای چه آقای علیزاده این حرف ها را مطرح کردند. یعنی خیلی نمی فهمم چه اتفاقی دارد می افتد. منتظر زمانم. به هرحال می شود به طور خلاصه گفت گام مثبتی در قوه قضاییه است.

حالا دیگر اعضای خانواده بیشتر دورهم جمع می شوید. سرتان خلوت شده، این طور نیست؟
من حالا درگیر مسائل زنان هستم. این کار را هم خیلی دوست دارم. ولی؛ نه، فکر نکنم سرمان خلوت شود.

کولایی: قانون برای حفظ آزادی کافی نیست



ایران ما:یکی از مسایلی که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نادیده گرفته می شود ، اصول مربوط به حقوق ملت و آزادی های فردی است.

اهمیت آزادی های فردی در حوزه های سیاسی ، فرهنگی و اجتماعی در نگاه واضعان قانون اساسی به اندازه ای بود که یک فصل (سوم) و چندین اصل (23 و 118) را به حقوق ملت در این حوزه ها اختصاص داده اند اما در این میان هستند کسانی که با طیب خاطر این حقوق را نقض می کنند.

«الهه کولایی» ، نماینده مجلس ششم و معاون فعلی دبیر کل حزب مشارکت از این زاویه به حقوق زندانیان سیاسی و ضرورت آزادی آنان نگاه می کند ؛ این در حالی است که وی دیروز (یکشنبه) برای پاسخگویی به اتهام تبلیغ علیه نظام به دادسرای کارکنان دولت رفت و با قرار کفالت آزاد شد. گفتگوی «ایران ما» با وی را در زیر بخوانید:

همانگونه که اطلاع دارید بیش از 30 نفر از شهروندان ایرانی ما به خاطر فعالیت سیاسی در زندان به سر می برند نظر شما درباره ضرورت آزادی این افراد چیست؟

طبق قانون اساسی و قوانین عادی کشور ، گستره قابل توجهی از آزادی های فردی و جمعی برای شهروندان ایرانی در نظر گرفته شده است. در شرایطی کنونی بیش از هر زمانی تلاش برای اجرایی کردن این قوانین می تواند ضرورت داشته باشد.

برخی از زندانیان سیاسی به اتهام مقابله با ارزش های اسلامی محاکمه شده اند نظر شما در این زمینه چیست؟

در باورهای دینی و در سیره بزرگان آئین و دین ما مصادیق و مظاهر تابناکی وجود دارد که امکان دفاع از ناب ترین مفاهیم حقوق بشر که امروز در جهان مطرح است را فراهم می سازد.

آیا صرف توجه به مسایل قانونی می تواند راهکار مناسبی برای تامین آزادی ها باشد؟

به نظر من صرف بیان آرمان ها و ایده آلها در متون قانونی از جمله قانون اساسی که به مفهوم ایجاد ظرفیت های مناسب برای تحقق یافتن این آرمانها به حساب آید کافی نیست. بلکه برای دسترسی به این آزادی ها فرآیند تحولات همه جانبه سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی در طول زمان باید شکل بگیرد تا امکان تحقق یافتن این محتوای قانونی در واقعیت فراهم آید و این همان تحقق دموکراسی و به عبارتی فرآیند دموکراتیزاسیون بشر از جمله جامعه ماست.

درباره آقای گنجی نگرانی هایی وجود دارد که پس از درمان مجددا به زندان بازگردانده شود ، نظر شما در این مورد چیست ؟

با توجه به اینکه آقای گنجی مدت زیادی از محکومیت خود را سپری کرده از مقامات جمهوری اسلامی رویکردی غیر از رویکرد نظام های سیاسی غیر دینی در جهان انتظار می رود که رحمت و عطوفت اسلامی را به نمایش بگذارند و با برخوردی انسانی برای پایان دادن به این ماجرا عدم تمرکز بر جمهوری اسلامی در نظام بین المللی را فراهم آورند.

فرودگاهى براى شاگرد اول شدن



شرق:تنها چند ساعت پس از افتتاح فرودگاه امام خمينى نيروهاى مسلح فرودگاه را تعطيل و پروازها را به مهرآباد هدايت كردند. براساس بيانيه نيروهاى مسلح فرودگاه بين المللى امام خمينى به دليل ناكافى بودن تدابير امنيتى و ايمنى آن بايد بسته مى شد و احمد خرم كه صندلى وزارت و بيشتر تلاش خود را در دوره سه ساله بر افتتاح فرودگاه امام متمركز كرده بود به دستور رئيس جمهورى سكوت كرد. فرودگاهى كه براى شاگرد اول شدن ايران در منطقه ساخته شد و ارزش آن در حدود ۳۰۰ ميليارد تومان برآورد مى شود با اخراج شركت تاو چندى پيش در دوره وزارت محمد رحمتى بازگشايى شد و امروز راه درازى تا توسعه دارد. در تمام مدت تعطيلى فرودگاه براى هزينه نگهدارى و دستمزد نيروى انسانى بيشتر از ۱۴ ميليارد تومان از جيب دولت خرج شده است. اين هزينه البته به غير از درآمد هاى مستقيم و غيرمستقيمى است كه با عملياتى شدن فرودگاه نصيبمان مى شد و از آنها صرف نظر كرده ايم. شركت تاوپارس «گره كور» راه اندازى فرودگاه امام خمينى بود. حضور شركتى خارجى و نه شركت هاى وابسته به برخى دستگاه هاى داخلى در عمليات هندلينگ (خدمات فرودگاهى)، كارگو (ترمينال بارى)، كترينگ (آشپزى فرودگاهى) و فرى شاپ (فروشگاه) دليل مهمى براى تعطيلى و استيضاح وزير بود اگرچه «برخوردهاى ناپخته» هم به گفته خاتمى در اين ماجرا بى تاثير نبود.
طرح فرودگاه بين المللى در سال ۱۳۴۶ به تصويب رسيد و اجراى آن در سال ۱۳۵۳ آغاز شد اما با وقوع انقلاب و جنگ متوقف شد. بعد از جنگ ايران و عراق چندبار فعاليت ساخت و ساز آغاز شد اما به سرانجام نرسيد. ساخت فرودگاه بين المللى امام خمينى در نهايت در سال ۱۳۷۴ به چند شركت ايرانى و يك شركت فرانسوى سپرده شد. فاز اول فرودگاه بين المللى امام خمينى ظرفيت انتقال ۴/۵ ميليون مسافر و ۱۲۰ هزار تن بار در سال را دارد و ظرفيت آن تا ۶/۵ ميليون نفر قابل افزايش است.
حمل و نقل هوايى به دليل فرسودگى ناوگان همواره جزء حوزه هاى دردسرساز براى وزرا بوده است. در نتيجه سوانح هوايى در ايران و واكنش نمايندگان مجلس ششم به خريد هواپيماى دست دوم از تركيه تلاش هايى براى خريد هواپيماى نو صورت گرفت كه همگى به دليل اعمال فشار ناشى از تحريم آمريكا بى نتيجه ماند. بنابراين اگرچه نوسازى ناوگان هوايى كشور در دولت خاتمى به دليل مسائل سياسى محقق نشد اما در بازسازى گام هايى برداشته شد. به طورى كه از ابتداى انقلاب تا اوايل دهه هشتاد شمسى در مجموع ۱۴ فروند هواپيما با عمر كم به ناوگان ايران وارد شد كه با احتساب خريد شش فروند هواپيماى دست دوم از تركيه و يك فروند از امارات به ۲۱ فروند مى رسد.
اما در سال هاى پايانى دولت اصلاحات با وجود تشديد تحريم اقتصادى آمريكا ۲۲ فروند هواپيما به ناوگان هوايى ايران وارد شد. تا پايان سال گذشته هواپيمايى جمهورى اسلامى ايران در حدود ۳۷ فروند هواپيما، آسمان ۱۹ فروند و در مجموع كليه شركت هاى داخلى هواپيمايى در حدود ۸۵ فروند هواپيما داشته اند.
در همين حال تلاش هاى دولت براى اصلاح نظام يارانه اى حمل و نقل هوايى با تغيير مديريت در وزارت راه بى نتيجه ماند و افزايش سالانه ۳۵ درصد قيمت بليت پروازهاى داخلى ملغى شد. از سوى ديگر ساخت فرودگاه هاى كوچك و بزرگ و زيان ده در استان هاى كوچك كه تنها با فشار نمايندگان آنها در مجلس صورت گرفته بود اگرچه ادامه نيافت اما ساماندهى نشد. و در نهايت جمهورى اسلامى در اين هشت سال هم نتوانست تصميم بگيرد كه براى حدود دو درصد از مسافرانى كه از حمل و نقل هوايى استفاده مى كنند چه برنامه اى دارد اگرچه حوزه پر رفت و آمد راه و ترابرى و سازمان هواپيمايى كشورى كه در سال هاى اخير با سرپرست اداره شده مجالى براى تصميم گيرى هاى كلان باقى نگذاشت.

بررسي نظريه‌هاي گوناگون درباره اسلام و حكومت در كانون توحيد لندن توسط مهاجراني



ميزان نيوز: عطا ا.. مهاجراني وزير ارشاد سابق دولت خاتمي كه چندي است در انگلستان زندگي مي كند روز گذشته در يك سخنراني در كانون توحيد لندن به بررسي برخي آراي متفكرين در مورد حكومت و اسلام پرداخت. وي در اين سخنراني به آراي عبدالرزاق شيخ سابق الازهر و دكتر مهدي حائري يزدي اشاره نمود كه عقيده دارند اساسا دين به اعتبار اينكه دين است با حكومت و سياست ارتباط ماهوي ندارد و نمي‌توانيم براي حكومت در اسلام يك پشتوانه در قرآن پيدا كنيم.

" يك نظريه معتقد است كه اساسا دين به اعتبار اينكه دين است با حكومت و سياست ارتباط ماهوي ندارد و پيامبر اسلام هم اگر حكومت تشكيل داد مطابق سنتهاي عصر خويش عمل كرد."
""اين نظريه توسط افرادي مانند "علي عبدالرزاق" مصري مطرح‌شده و دكتر "مهدي حائري يزدي" نيز در كتاب "اسلام و حكومت" به شكل تلطيف شده‌اي آن را ارايه كرده‌است.""
مهاجراني گفت: عبدالرزاق كه يك فقيه و متكلم و شيخ الازهر بود ‪ ۸۰‬سال پيش بحث‌هايي كه ما امروز درباره اسلام و حكومت داريم مطرح كرد.
" او معتقد بود كه خلافت يك نهاد تجربي و مدني است نه يك نهاد ديني كه دين منشاء تاسيس آن باشد و به‌گفته وي هيچ دليلي در آيات قرآن نمي‌توان براي اين ادعا پيداكرد. به اعتقاد همفكران اين فقيه مصري، قرآن بصراحت درباره اموري همچون نماز و وضو صحبت مي‌كند اما با اين صراحت درباره حكومت سخني در قرآن مجيد نيامده است."
مهاجراني گفت: خداوند در قرآن به پيامبر مي‌گويد كه قرار است چيزي كه در فطرت مردم است به ياد آنان بياوري نه اينكه چيزي به آنها تحميل كني.
"خداوند انسان را با گرايش ديني و معنوي آفريده است و كار پيامبر اين نبوده كه در مردم گرايش ديني ايجاد كند، كار پيامبر يادآوري آن چيزي است كه انسان گاهي فراموش مي‌كند."
به گفته مهاجراني، هيچكس در نفس وجود حكومت ترديد ندارد اما نكته اين است كه ارتباط ميان حكومت و دين در قرآن به صراحت اشاره نشده است.
"عبدالرزاق قايل به تفكيك حكومت يعني نهاد حاكميت از دين است نه تفكيك سياست از دين، حتي او معتقد نيست كه مسلمانان نبايد حكومت تشكيل دهند و بر اين باور است كه مسلمانان با آموختن اصول حكومتداري مي‌توانند حكومت تاسيس كنند اما اين حكومت مساوي با دين نيست."
اين متفكر مسلمان در عصر خود محاكمه شد و چون استدلال خويش را همزمان با سقوط حكومت عثماني مطرح كرده بود بسياري نظريه وي را استعماري مي‌پنداشتند اما عبدالرزاق مي‌گفت كه حكومت مساوي دين نيست و سقوط آن نيز نبايد سقوط دين تعبير شود.
مهاجراني در بخشي ديگر از سخنانش اين پرسش را مطرح كرد كه آيا در اسلام دين در خدمت حاكم يا حاكم در خدمت دين است؟
"حكومت ابزار در اختيار دين است و دين ابزار حكومت نيست و ما دين را استفاده نمي‌كنيم كه به حكومت برسيم."
مهاجراني افزود: دكتر حائري يزدي هم بر اين اعتقاد بود كه نمي‌توانيم براي حكومت در اسلام يك پشتوانه در قرآن پيدا كنيم.
" نفس بيعت پيامبر اسلام با مردم بر اين نكته استوار بود كه او را به عنوان حاكم به رسميت مي‌شناختند و بيعت نشانگر اين است كه حكومت پيامبر، نه بر اساس وحي كه بر اساس راي مردم بوده است."
حضرت علي (ع) هم هيچگاه نگفته است كه من از ظرف خداوند منصوب شده‌ام حتي نمي‌گويد پيامبر اسلام مرا براي حكومت انتخاب كرد و همواره نسبت به حكومت بي‌رغبتي از خود نشان داده است، تمايل نداشت حضرت امير به حكومت و خوار دانستن حكومت تا حد يك كفش پاره هم بيانگر اين است كه حكومت يك مقوله غير ديني است."
مهاجراني درباره ضرورت اين مباحث در عصر حاضر گفت: فرهنگ اسلامي زماني بارور است كه با كندوكاو مباحث به نقاط روشني برسيم اما اگر از اين مباحث فاصله بگيريم به دوره افول فرهنگ ديني مي‌رسيم.
"وقتي حكومت را اصيل ندانيم و بپذيريم كه اصالت با دين است نه حكومت، آنوقت عمل و رفتار هر سياستمداري به پاي دين نوشته نمي‌شود اما اگر گفتيم كه حكومت از دين مهمتر است به اين معني است كه دين يك امر ثانوي است." وي به مقايسه ميان نحوه حكومتداري در هند و پاكستان پرداخت و گفت:
هندي‌ها يك مدل حكومتداري دارند كه بر اساس آن جامعه‌اي يك ميليارد نفري را اداره مي‌كنند.
" رئيس دولت آنها اكنون يك سيك است در حالي كه سيكها در هند در اقليت محض هستند، رئيس جمهوري هند يك مسلمان است و رئيس كنگره اين كشور سونيا گاندي است كه اصلا هندي نيست و با اين تركيب هندوستان در حال پيشرفت است و هيچ زماني نظاميان در هند( كه قدرت زيادي هم دارند) به قدرت نرسيده‌اند." مهاجراني ادامه داد: اما پاكستان از زماني كه از هند جدا شده است تقريبا هميشه حكومت نظامي داشته است.
وي تصريح كرد: قراراست حكومت در خدمت ايمان ديني باشد اگر برعكس شد نتيجه معكوس مي‌گيريم.

خزعلي: احمدي‌نژاد پشتيبان اسلام و روحانيت است




--------------------------------

خزعلي با بيان اين كه در روند انتخابات رياست جمهوري برخي آقايان روحاني احمدي‌نژاد را به خوبي نمي‌شناختند، گفت: اسلام ما كمرنگ شده بود ولي احمدي‌نژاد پشتيبان اسلام و روحانيت است. آقايان روحاني موضوع را تشخيص ندادند و خيال مي‌كردند وي مديريت ندارد، در صورتي‌كه وي مديريت دارد و خدمتگزار اسلام است.

اين عضو مجلس خبرگان در گفت‌وگو با ايسنا تاكيد كرد: روحانيت پشتيبان ايشان خواهد بود و تشخيص خواهند داد كه در ابتدا موضوع را تشخيص نداده بودند.

وي درباره‌ي مشورت با احمدي‌نژاد در مورد كابينه، گفت: قبلا با هم بحث‌ها و گفت‌وگوهايي داشتيم، ولي اكنون من وقت نكرده‌ام و ايشان هم وقت نكرده‌اند، نمي‌خواهم مزاحم ايشان شوم و انشاءالله از وي مي‌پرسم كه چه كرده‌اند.

خزعلي در مورد تركيب آتي كابينه، افزود: آقاي احمدي‌نژاد هركسي را كه صالح باشد و صالح ببيند، انتخاب خواهد كرد. وي پايبند به مردم نه احزاب و دسته و گروه‌. مي‌خواهد وحدت و همدلي ايجاد كند.

وي ادامه داد: احمدي‌نژاد بسيجي و دلداده‌ي اسلام است و به تشريفات اعتنايي ندارد. مقداري از اين بدبختي‌هاي ما ناشي از تشريفات است. زندگي ايشان مانند زندگي امام(ره) است، لذا من گفتم كه با انتخاب ايشان انقلاب دوم در راستاي انقلاب اول را برگزار كرديم .

خزعلي گفت: ايشان داراي ايمان زيادي هستند و خود مي‌دانند كه چه كساني را در كاينه انتخاب كنند، احتياجي به سفارش ندارند، حتي او يك بازاري را كه مناسب و شايسته باشد، انتخاب مي‌كند.

ميردامادي: مشكل آينده ما برگزاری انتخابات سالم است


--------------------------------

جبهه مشاركت كه طيف سياسي اش تا چندي پيش اكثريت مجلس را در اختيار داشت‏ و تا روزهاي آتي با عوض شدن دولت رخت خود را از قدرت برخواهد بست؛ امروز خلاصه شده در ساختماني نه چندان نوساز است كه منزل حزبي نوپاست و در همين دوران كودكي چند پيروزي و چند شكست را تجربه كرده است.

امروز سران اين حزب كه اغلب افراد كهنه‌كار سياسي‌اند به تحليل انتخاباتي كه در آن پيروز نبوده‌اند مي‌پردازند و با تحليل گذشته و نگاه به آينده مسير آتي خود را طراحي مي‌كنند.محسن ميردامادي در گفت‌وگوي تفصيلي با (ايسنا) از تحليل انتخابات آعاز كرده و به چشم اندازهاي آتي و چالش‌ها و فرصت‌هاي پيش‌روي دوات آتي رسيده است.

ايسنا: از انتخابات رياست جمهوري آغاز كنيم؛ تحليل شما از روند مرحله‌ي اول و مرحله‌ي دوم انتخابات چيست؟

ميردامادي: مهمترين بخش از انتخابات كه بايد تحليل شود مرحله اول انتخابات است ؛ نتايج مرحله دوم انتخابات چندان غير قابل پيش بيني نبود. درباره تحليل دور دوم انتخابات نظرم اين است كه تقريبا قابل پيش بيني بود كه آقاي هاشمي در دور دوم با هر كسي كه وارد مي‌شد، شرايط سختي را داشت. بنابراين راي دور دوم را بيش از اينكه راي اثباتي به كانديداي رقيب آقاي هاشمي بتوان تلقي كرد در حقيقت راي به تغيير بود؛ چون اين احساس وجود داشت كه بين دو كانديدا، آقاي هاشمي نماد حفظ وضع موجود است و اين تلقي به درست يا غلط پيش آمد و گسترش يافت كه كانديداي رقيب نماد تغيير است.

به همان ميزان كه قابل پيش بيني بود كه هر كسي در دور دوم در مقابل آقاي هاشمي قرار بگيرد موفق خواهد بود اين هم قابل پيش بيني بود كه اگر از اصلاح طلبان در دور دوم كسي در مقابل يك كانديداي محافظه كار قرار مي گرفت پيروزي با اصلاح طلبان بود.

در تحليل مرحله اول انتخابات و اينكه آراء اصلاح طلبان و محافظه كاران هر كدام چقدر بود؛ بايد توجه كرد كه در مرحله اول آراء آقايان هاشمي، قاليباف و مهرعليزاده را نه مي توان گفت به طور كامل راي اصلاح طلبان است و نه راي محافظه كاران و راي اين كانديداها مخلوطي از محافظه كاران و اصلاح طلبان بود و هيچ كدام از جناح‌ها نمي توانند آن را به نام خود بنويسند.

اگر بخواهيم تقسيم بندي بين آراء محافظه كار و اصلاح طلب كنيم با مسامحه مي توانيم بگوييم مجموع راي آقايان احمدي نژاد و لاريجاني آراء محافظه كاران و مجموع آراء آقايان معين و كروبي آراء اصلاح طلبان بود.اين نسبت در مرحله اول بود و در مرحله دوم بستگي به اين داشت كه چه كساني به مرحله دوم راه پيدا كنند كه تحليلم اين است كه اگر تركيب محافظه كاران و اصلاح طلبان به مرحله دوم راه پيدا مي كردند، برنده كانديداي اصلاح طلب بود.اما به دلايل كارهايي كه در انتخابات شد و انتخابات را از مجراي صحيح خود خارج كرد نتيجه به نحو ديگري رقم خورد.

ايسنا: اين انتخابات چه آموزه‌هايي براي حركت آينده‌ي گروه‌هاي سياسي به خصوص اصلاح‌طلبان دارد؟

ميردامادي: اينكه اين انتخابات چه مسايلي را براي آينده مي تواند برجسته كند و بيشتر مورد توجه قرار دهد؛ به نظر من مهمترين مساله اين است كه به طور جدي نگراني از مسيري وجود دارد كه انتخابات در آينده طي خواهد كرد و اينكه آيا مي توان در آينده اميدوار به برگزاري انتخابات سالم بود يا خير؟ تا كنون تاكيد بر اين بود كه انتخابات بايد آزاد باشد به اين معنا كه حداقلي از رقابت قابل قبول باشد. البته ما در كشورمان با انتخابات كاملا آزاد فاصله داريم؛ اما اينكه حداقلي از آزادي باشد تا به حال خواسته ما بوده است و گمان مي كنيم كه در انتخابات اخير اين حداقل تامين بود، ولي مشكل جديدي كه در آينده خواهيم داشت اين است كه انتخابات سالم داشته باشيم يعني راي مردم به عنوان امانت، هم سالم به صندوق ها ريخته ‏، نگهداري و هم شمارش شود، يعني هم سالم برگزار شود، هم سالم خوانده و اعلام شود.

مشكلي كه در اين انتخابات جدي شد مشكلي بود كه از انتخابات دوم شوراها آغاز و در انتخابات مجلس هفتم تشديد شد و در اين انتخابات هم به اوج خود رسيد و آن عملا شكل گيري يك حزب پادگاني در كشور بود كه در حقيقت يك نيروي سياسي- نظامي با استفاده از همه امكانات در صحنه انتخابات حاضر شود ، مانند يك حزب فعاليت و براي كانديداي خود راي جمع آوري كند. اگر مقداري به اظهار نظرها دقت شود برخي از فرماندهان نظامي بعد از انتخابات اظهار كردند كه اصولگرايان سازماندهي چندلايه را ترتيب دادند و در اين سازماندهي به پيروزي رسيدند.

اين تعبير نشان مي دهد نظاميان كه بايد در انتخابات بي طرف باشند صحبت از سازماندهي چندلايه مي كنند، گويا موفقيت يك جناح موفقيت آنان بوده است كه در واقع چنين هم بوده است. اين نشان مي دهد كساني كه نبايد در انتخابات جانبدارانه حركت كنند، اين كار را كرده اند و الان هم اظهار خوشحالي مي كنند. اين مشكل جدي وجود خواهد داشت كه آيا در آينده با همين پديده مواجه خواهيم بود و شاهد ايجاد يك حزب سياسي - نظامي هستيم و يا اين روند متوقف خواهد شد.

اگر اين روند ادامه پيدا كند به شدت بايد نگران بود كه انتخابات در آينده آيا از سلامت برخوردار است يا نه؟ مساله ي جديدي نيز كه در آينده به فضاي انتخاباتي ما افزوده خواهد شد اين خواهد بود كه ما در گذشته در انتخابات شرايطي را داشتيم كه در اكثر دوره‌ها مجريان و ناظران انتخابات يكدست نبودند و معمولا از دو جناح مختلف بودند و اين باعث مي شد كه اين دو نيرو تا حدي كنترل كننده‌ي هم باشند و احتمال تخلف را كم كنند. در آينده با انتخاباتي مواجه هستيم كه ناظران و مجريان انتخابات همه از يك مجموعه اند و اينكه اين مجموعه چطور انتخابات را برگزار كند، جاي تامل و نگراني دارد و بايد منتظر بود و ديد مسايل چه سيري را طي مي‌كند.

به نظر من اگر آن مجموعه سياسي - نظامي كه در تمام شهرها و روستاها شعبه و شاخه دارد در انتخابات دخالت نمي كرد، نتيجه انتخابات به نحو ديگري رقم مي خورد.

ايسنا: در دوم شاهد بوديم كه مجموعه‌ي گروه‌هاي اصلاح‌طلب از آقاي هاشمي حمايت كردند،اما نتوانستند آنچنان كه انتظار مي‌رفت به جلب آراي مردم بپردازند.علت چه بود؟

ميردامادي: درست است كه در دور دوم انتخابات همه نيروهاي اصلاح طلب از آقاي هاشمي حمايت كردند؛ اما اشكال دور دوم اين بود كه همه اصلاح طلباني كه از آقاي هاشمي حمايت مي كردند، در تبليغاتشان كمتر حرف اثباتي درباره‌ي آقاي هاشمي داشتند و بيشتر احساس خطر و نگراني از طرف مقابل را بيان و تاكيد مي كردند. حتي در مواردي مي گفتند كه ما نسبت به آقاي هاشمي انتقاد داريم اما چون خطر جدي از حضور طرف مقابل هم در شرايط داخلي، هم حوزه ي بين الملل و مسايل خارجي احساس مي‌كنيم از مردم مي خواهيم كه به آقاي هاشمي راي دهند. احتمال موفقيت در چنين رويكردي كم بود و از چند روز قبل از دور دوم انتخابات‏، به اين جمع بندي رسيديم كه آقاي هاشمي راي نمي‌آورد.

يكي از دلايلش اين بود كه آقاي هاشمي را نماد وضع موجود در كليت آن تلقي مي‌شد و مردم نوعا طالب تغييرو اصلاحند و به همين دليل به كانديدايي كه احساس مي كنند تغيير ايجاد مي كند راي مي دهند. شكاف هاي ديگري هم در مرحله دوم نمود پيدا كرد مثلا روحاني بودن و غير روحاني بودن كانديداها و مسايلي از اين نوع.

ايسنا: خوب چرا اين‌نوع تبليغ را انتخاب كرديد و از موضع اثباتي بيان نكرديد؟

ميردامادي: در مرحله دوم افراد كمتر مي توانستند و يا اصلا نمي توانستند درباره ي آقاي هاشمي حرف اثباتي بزنند. حتي شاهد بوديم طيفي گسترده اي از آقاي هاشمي حمايت كردند كه بخشي از محافظه كاران، روحانيت مبارز تهران و يا بخش‌هاي ديگري از روحانيون كه جز مجموعه محافظه كار تلقي مي شوند تا روشنفكراني كه در دوره رياست جمهوري آقاي هاشمي مورد تعرض قرار گرفتند و يا حتي برخي افراد مسافر اتوبوسي بودند كه مي خواستند آن را به دره بيندازند، در اين طيف بودند.اين كار آنها يك كار سمبليك بود كه كساني كه حقوقشان هم پايمال شده بود به دليل احساس خطري كه براي آينده كشورشان مي‌كردند، وارد شدند و از آقاي هاشمي حمايت كردند. اين تبليغات چون بيشتر نفي طرف مقابل بود تا اثبات كانديداي مورد نظر خودشان كمتر توانست در آراء مردم تاثيرگذار باشد.

ايسنا: آيا واقعا تنها مورادي كه شما عنوان كرديد از جمله دخالت سازمان يافته و يا اشتباهات اصلاح‌طلبان در نوع تبليغات‌شان در دور دوم شرايط انتخابات را چنين رقم زد، و يا اشتباهات ديگري از سوي اصلح طلبان در نتيجه انتخابات دخيل بود؟

ميردامادي: اصلاح طلبان هم قطعا اشتباهاتي داشتند كه نتيجه ي انتخابات اين شده است و ما به عنوان يك مجموعه سياسي بايد اشتباهات خود را پيدا و برطرف كنيم. در اين ترديدي نيست. مهمترين اشتباه اصلاح طلبان عدم اجماع روي يك كانديدا بود. تلاش بسياري كرديم اما نشد؛ از ابتدا به دنبال مهندس موسوي رفتيم كه ايشان نپذيرفتند، بعد از ايشان تلاش ديگري براي حضور آقاي موسوي خوئيني ها شد كه ايشان هم نپذيرفتند در حالي كه ايشان هم فردي بودند كه هم جبهه مشاركت و مجموعه همراه آن قبول داشتند و هم مورد پذيرش مجمع روحانيون بودند و نهايتا كانديداها تعدد پيدا كرد.

اشكال دوم درباره اصلاح طلبان پيشرو محدود بودن سرمايه گذاري ما روي نخبگان و روشنفكران بود و اتفاقي كه در اين دوره افتاد برقرار نشدن رابطه بين نخبگان و روشنفكران با توده مردم بود. روشنفكران حلقه‌ي وصل سياسيون با مردم هستند كه مي‌توانند توده‌ي مردم را به حركت درآورند و به صحنه‌هاي مختلف وارد كنند.

در ابتدا بخش قابل توجهي از جامعه‌ي روشنفكري كشور بناي شركت در انتخابات نداشتند. جو سنگيني از قبل از انتخابات براي عدم شركت و كنار كشيدن در محيط‌هاي دانشگاهي، گروه‌هاي سياسي، جوانان و امثال آنها وجود داشت. همه‌ي تلاش اين بود كه اين جو را بشكنيم و از آنها بخواهيم كه در انتخابات شركت كنند.

ما در شكستن جو تحريم موفق بوديم و بخش قابل توجهي از كساني كه بناي تحريم داشتند قانع شدند اما در واقع آنقدر فعال نشدند كه ديگران را ترغيب كنند و اينكه در مرحله‌ي اول انتخابات ميزان مشاركت به 63 درصد رسيد مي‌توان مهم‌ترين عامل را تلاش‌هاي مجموعه‌ي اصلاح‌طلبان پيشرو دانست كه توانستند بر فضاي تحريم غلبه كنند، ولي در واقع آنقدر ايجاد انگيزه نكردند كه آنها عقبه‌هاي خود را هم فعال مي‌كنند و وارد انتخابات كنند و به آنها جهت بدهند.

از نقاط ضعف ديگر ما اين بود كه گفتمان اصلاح‌طلبان پيشرو گفتمان روشنفكري بود و گفتمان توده‌ي مردم نبود.

گفتمان اصلي اصلاح‌طلبان پيشرو ادامه‌ي اصلاحات دوره‌ي آقاي خاتمي بود و در حقيقت اين لازم بود ولي كافي نبود. ما بايد تاكيد مي‌كرديم كه ما اصلاح‌طلباني هستيم كه بر ديدگاه‌ها و تفكرات آقاي خاتمي آن تاكيد داريم اما بايد حرفي بيش از اين عرضه مي‌كرديم و توقف در گفتمان خاتمي در واقع نماد حفظ وضع موجود بود و ما بايد با حفظ اصول خود نمادي از تغيير را نيز عرضه مي‌كرديم.

ايسنا: اين حرف شما زماني درست است كه شما در چارچوب خط قرمزهاي خاتمي حركت مي‌كرديد اما شما مسيري تندتر از خاتمي دنبال كرديد.

ميردامادي: درست است اما تاثير اين گفتمان در حوزه‌هاي روشنفكري بود و همين‌ها عواملي بود كه بر حوزه‌هاي روشنفكري و نخبگان جامعه تاثيرگذار شد و كساني كه از وضع موجود راضي نبودند و بناي شركت در انتخابات را نداشتند با به تعبير شما عبور از خط قرمزهايي كه آقاي خاتمي رعايت مي‌كرد و با تاكيد بيشتر بر مواضع و مصمم‌تر نشان دادن آقاي دكتر معين و مجموعه‌ي اصلاح‌طلبان بر اقدامات عملي در جهت اصلاحات آنها راغب شدند و به ميدان آمدند. اما اين كافي نبود كه در توده‌ي مردم هم همين تاثير را داشته باشد و همين حركت را ايجاد كند.

ايسنا: با وجود اينكه شما به اين ضعف يعني گفتمان به زبان توده‌ي مردم اذعان مي‌كنيد اما در خصوص جبهه‌ي دموكراسي‌خواهي و حقوق بشر باز هم اين ضعف وجود دارد و اين هم در ايام انتخابات مطرح شد و هم در حركت‌هاي آتي شما مدنظر قرار گرفته شده ، علت چيست؟

ميردامادي: جبهه‌ي دموكراسي‌خواهي و حقوق بشر تضمين كننده‌ي موفقيت آتي ما نخواهد بود. مجموعه‌ي اصلاح‌طلبان پيشرو چهار ميليون راي داشتند كه بايد تلاش كنند در وهله اول همين چهار ميليون را حفظ كنند و سپس آنرا گسترش دهند. اقداماتي مانند دفاع از حقوق بشر و دموكراسي مي‌تواند به حفظ اين چهار ميليون را كمك كند. در واقع اگر بخواهيم آراي كانديداهاي مختلف را تحليل كنيم مي‌توان راي به دكتر معين را عمدتا مربوط به اقشار روشنفكر و تحصيلكرده تلقي كرد. براي حفظ اين مجموعه بايد برنامه‌ريزي كرد كه يكي از اين برنامه‌ها مي‌تواند ايجاد جبهه‌ي دموكراسي‌خواهي و حقوق بشر باشد.

مجموعه‌ها و گروه‌هايي كه در انتخابات به راه دكتر معين حركت كردند همه بر اين ارزش‌ها تاكيد داشتند و ايشان هم در برنامه‌هاي انتخاباتي خود اعلام داشتند كه چنين برنامه‌يي را براي آينده خواهند داشت و ما بايد اين را دنبال كنيم . البته اين جبهه فعاليت انتخاباتي نخواهد داشت و اين كار را احزاب و گروه‌ها انجام مي‌دهند.

يك اشكال مهم ديگر محدود بودن فعاليت ما به شهرها و عدم وجود امكانات براي امتداد اين فعاليت‌ها تا سطح روستاها بود. ما در برنامه‌ريزي‌هاي آينده بايد به اين مساله توجه بيشتري داشته باشيم و فقط مخاطبان شهري را در نظر نداشته باشيم. در روستاها هم حضور يابيم؛ البته اكنون هيچ حزبي (به جز همان حزب سياسي- نظامي كه قبلا اشاره شد) در روستاها حضور ندارد در حاليكه حدود 50 درصد از آراي سطح كشور مربوط به روستايي‌ها است هر چند كه آنها خود 35 درصد جمعيت كشور را تشكيل مي‌دهند اما چون نرخ مشاركت آنها بالاتر از شهرها است تقريبا 50 درصد از آرا مربوط به روستايي‌ها است. شايد براي اين قشر دفاع از حقوق بشر و دموكراسي چندان ملموس نباشد اما براي آنها بايد پيام‌ را به گونه‌ي ديگري بيان كرد.

ايسنا: اين انتقال پيام هم به بخش روستايي و هم پس از اين براي بخش شهري و حتي روشنفكران به چه صورت خواهد بود؟

ميردامادي: ما رسانه در اختيار نداريم و تاكنون هم چنين نبوده كه از شرايط برابر برخوردار باشيم. اين نگراني هم وجود دارد كه در آينده حتي از امكانات حداقلي هم برخوردار نباشيم. اما به نظر من اين احتمال كم است. دولت جديدي كه روي كار خواهد آمد با توجه به نقاط ضعفي كه هم در داخل و هم عرصه‌ي بين‌الملل با آن مواجه است سعي خواهد كرد تا حدي كه يك چهره‌ي معتدل از خود نشان دهد نه يك چهره‌ي راديكال، خشن و سركوبگر. لذا نمي‌توان با اطمينان گفت كه دولت آينده جلوي رسانه‌ها را خواهند گرفت. حتي اگر چنين هم شود و جلوي رسانه‌هاي مكتوب را بگيرند و برخورد با رسانه‌ها ادامه پيدا كند به تدريج بسياري به اين فكر خواهند افتاد كه راديو و تلويزيون خصوصي ايجاد كنند و در واقع سطح تعاملات را به سمت شنيداري و ديداري ارتقاء دهند و تاكنون هم بر اساس آنچه در اخبار مطرح شده آقاي كروبي اعلام كرده كه علاوه بر حزبي كه مي‌خواهد تشكيل دهد يك تلويزيون ماهواره‌اي تاسيس خواهد كرد.

اگر فضاي رسانه‌اي در داخل محدود شود كه چنين هست تصميم به احداث تلويزيون ماهواره‌اي صرفا محدود به آقاي كروبي نخواهد شد و ديگران نيز به چنين فكري خواهند افتاد و طبعا مطالبي كه احزاب و گروه‌هاي داخلي ارايه خواهند كرد با توجه به اينكه از سوي بخش قابل توجهي از نيروهاي درون نظام كه راي قابل توجهي از مردم را به خود اختصاص مي‌دهند اين موضوعات مطرح مي‌شود قطعا مورد توجه خواهد بود.

ايسنا: آيا شما هم به عنوان جبهه‌ي مشاركت تصميم به احداث تلويزيون ماهواره‌اي داريد؟

ميردامادي: اين يكي از بحث‌هاي مطرح در حزب است و اگر فضاي اطلاعاتي و رسانه‌اي كاملا بسته شود چنين رويكردي جدي‌تر خواهد شد.

ايسنا: با توجه به تركيب اوليه‌اي كه از كابينه در اخبار رسمي و غير رسمي تاكنون مشخص شده است تحليل شما از رويكرد كابينه آينده چيست؟

ميردامادي: در اينكه دولت آينده راديكال خواهد بود خيلي جاي ترديد نيست و كساني كه امروز آمد‌ه‌اند بايد چنين دولتي تشكيل دهند و قول و قرارها را عملي كنند.اما معتقدم كه در بسياري از موارد تصميم در واقع در جاي ديگري گرفته خواهد شد.

ايسنا: آيا آمدن نيروهاي به قول شما راديكال‌تر به معناي تغيير مديران در سطوح پايين نيز خواهد بود؟

ميردامادي: مجموعه‌اي كه آمده‌اند آنقدر نسبت به بيست و شش سال گذشته بدگويي كرده‌اند و خود را متعهد به تغييرات نشان داده‌اند كه به نظر مي‌رسد حتي مديران مياني و پاييني نيز با آمدن آنها تغيير كنند. در واقع فرماندهاني كه بر سر كار آمده‌اند بنا دارند همه چيز را تغيير دهند و بدگويي كردن آنها از كل مديريت نظام به اين معنا است كه بايد همه را تغيير دهند.

اما يك قاعده‌ي كلي از ابتداي انقلاب داشته‌ايم و در اين دوره هم تجربه خواهيم كرد كه سيستم حذفي و يكدست كردن مجموعه‌ي حكومت پايدار نخواهد بود . در همان حاكميت يك دست رقابت‌هاي جديدي ايجاد مي‌شود و ديگر يكدست نخواهد باقي نخواهد ماند و اين قاعده تا زماني ادامه خواهد داشت كه نيروهاي مختلف بتوانند همديگر را تحمل كنند.

اين مجموعه هم الان همه قوا را در اختيار دارند تصور نمي‌شود كه يك دست بمانند. نمي‌خواهم بگويم كه ما اميدي به اختلاف آنها بسته‌ايم اما اين يك قاعده است كه از ابتداي انقلاب بارها تجربه شده است.

من يك قاعده را مي‌گويم كه از اول انقلاب وجود داشت. در ابتدا اختلاف با مرحوم مهندس بازرگان و نهضت آزادي به وجود آمد و آنها از حاكميت خارج شدند و در آن زمان اين تصور وجود داشت كه حكومت يكدست و همه مسائل حل مي‌شود، در حالي كه با رفتن آنها نيروهايي كه حضور داشتند بين‌شان اختلاف به وجود آمد . بعدها نيز مجددا اختلاف با دولت بني‌صدر پيش آمد كه منجر به حذف بني‌صدر شد. بعد از حذف بني‌صدر مجموعه‌اي كه در مقابل بني‌صدر هم‌نظر بودند در جامعه به جريان چپ و راست تقسيم شدند و اختلاف جديدي شروع شد.

اين موضوع سال‌ها ادامه يافت و هيچ‌كدام از مجموعه‌ي مديريتي نظام حذف نشدند. شدت و ضعف وجود داشت مثلا در دوره‌ي حيات امام بيشتر جريان چپ مصادر حكومتي را در اختيار داشت و اكثريت مجلس در اختيار جناح چپ بود و در دولت و دستگاه قضايي از هر دو جناح حضور داشتند؛ اما بعد از رحلت حضرت امام (ره) اين جريان مقداري معكوس شد و در مجلس چهارم شديدتر و در مجلس پنجم كمتر، اكثريت در اختيار جناح راست بود ولي دولت باز هم مجموعه‌اي از نيروهاي چپ و راست بود تا دوران اصلاحات كه جريان چپ و راست به اصلاح‌طلبان و محافظه‌كار تغيير نام يافتند. بازهم اگر سه قوه را در نظر بگيريم به نسبت‌هاي متفاوتي دست هر دو جناح بود.

اتفاقي كه الان افتاده اين است كه به حالتي رسيده‌ايم كه اينك براي اولين بار همه‌ي قوا در اختيار يك جناح است و حتي نهادهايي كه نبايد در مسايل سياسي دخالت كنند نيز دست اين جناح هستند .

در چنين حالتي اين تصور كه اين مجموعه يكدست خواهد ماند اشتباه است تجربه‌ي تاريخي نشان مي‌دهد كه سلايق مختلف از دل يك سليقه بروز مي‌كنند و تا زماني كه تحمل و مدارا نباشد و گرو‌هي خود را حق مطلق و طرف مقابل را باطل مطلق تلقي كند. اين اختلاف‌ها تمام شدني نخواهد بود و يكدست ماندن فقط يك سراب است.


ايسنا: با اين وجود شما آرايش سياسي جناحهاي كشور را چطور پيش‌بيني مي‌كنيد؟

ميردامادي: اين يك قاعده است كه مجموعه‌ي بيرون از حاكميت به هم نزديك‌تر مي‌شوند و راحت‌تر مي‌توانند با هم كار كنند . شرايط اكنون براي اصلاح‌طلبان تا حدي شبيه دوران مجلس چهارم است كه مجلس در اختيار جناح راست و دولت هم بتدريج سعي مي‌كرد از جريان چپ كمتر به كار گيرد. و نتيجه آن شد كه جريان چپ شرايط بهتري را براي نزديك شدن پيدا كرد و در دوم خرداد نتيجه‌ي نهايي اين نزديك شدن نمودار شد. در مقابل در سال‌هاي اخير شاهد بوديم كه جريان محافظه‌كار با در دست نداشتن دولت و هم‌چنين مجلس در دور ششم شرايط بهتري را براي همكاري پيدا كرد كه علي‌رغم اختلاف‌هاي موجود توانستند بيشتر به هم نزديك شوند.

ايسنا: آيا محور تفكر خط حضرت امام(ره) كه مورد پذيرش نيروهاي اصلاح‌طلب است مي‌تواند محور مناسبي براي نزديك شدن آنها باشد؟

ميردامادي: خط امام و انديشه‌هاي امام انديشه‌هايي است كه در نيروهاي اصلاح‌طلب پذيرفته شده است ولي اگر مي‌خواهيم به آرمان‌هاي امام و انديشه‌ي او وفادار باشيم بايد به زبان امروز آنرا بيان كنيم و اين كاري بود كه آقاي خاتمي انجام داد و در دوم خرداد و پس از آن انديشه‌هاي امام را روزآمد كرد كه مورد استقبال قرار گرفت.

معتقدم كه در آينده چارچوب‌هاي فكري امام به همان صورتي كه آقاي خاتمي مطرح كرد و شعارها و ايده‌هاي آقاي خاتمي كه برخاسته از انديشه‌هاي امام هستند مي‌تواند محور حركت اصلاح‌طلبان باشد و با كنار رفتن آقاي خاتمي از قدرت جاذبه‌هايش بيش از امروز خواهد شد و بسياري از منتقدان گذشته بعد از كنار رفتن و نشان داده شدن واقعيات جديد بيشتر به اين تفكر جذب خواهند شد.

ايسنا: در جريان اصولگرا اين تغيير آرايش سياسي چطور خواهد بود و با توجه به تحليلي كه شما داشتيد براساس آن سير تاريخي آيا جريان‌هاي جديدي از درون اين جناح بيرون مي‌آيد؟

ميردامادي: جناح راست مجموعه و طيف گسترده‌اي را تشكيل مي‌دهند كه بخشي از آنها در انتخابات از آقاي هاشمي حمايت كردند كه اين بخش معتدل و ميانه‌رو هستند و هم‌چنين در بخش افراطي و تندروي آنها كه هم در سياست داخلي طرفدار برخوردهاي تند و خشن هستند و ايجاد محدوديت‌ها در عرصه‌ي سياست خارجي هم طرفدار تقابل با دنيا هستند و خود را حق مطلق مي‌پندارند و دنيا را باطل مطلق و فكر مي‌كنند دنيا هم بايد مثل آنها فكر كند.

در عرصه‌ي حكومت اين گروه نخواهند توانست به صورت واحد عمل كنند. و گمان مي‌كنم كه در آن مجموعه دسته‌بند‌هايي نظير ميانه‌رو، كندرو، تندرو شكل بگيرد. بايد منتظر ماند و ديد.

ايسنا: مهم‌ترين فرصت‌هاي پيش‌روي دولت آينده چه چيزهايي است؟

ميردامادي: امتياز دولت آينده اين است كه كشور از لحاظ اقتصادي در شرايط بسيار خوبي قرار دارد و در بهترين شرايط اقتصادي كشور امور را تحويل مي‌گيرد. در هشت سال گذشته كارهاي زيربنايي خوبي انجام شده كه ثمرات آنها در سال‌هاي آينده مشخص خواهد شد. قيمت نفت در شرايط بي‌سابقه‌اي نسبت به سال‌هاي اخير به دو برابر نسبت به چند ماه قبل رسيده است و از همين منظر درآمدهاي خوبي را براي دولت ايجاد مي‌كند و دولت جديد بدون هيچ‌گونه قرضي باقيمانده از دولت قبلي و هم‌چنين در شرايط بهتري نسبت به دولت قبل كار خود را آغاز خواهد كرد. اينكه تا چه حد مي‌تواند از اين شرايط بهره‌برداري كند ، بستگي به عملكرد دولت دارد.

ايسنا : و مهمترين چالش ؟

ميردامادي: مهم‌ترين چالش پيش‌روي دولت آينده در سياست خارجي خواهد بود. گمان مي‌كنم هنوز بحث هسته‌اي تا مدت زيادي مهم‌ترين چالش سياست خارجي كشور ماست . دولت خاتمي توانست در دو سال گذشته به نحوي آن را مديريت كند كه در بحث هسته‌اي با مخاطرات بين‌المللي مواجه نشويم. اما نمي‌دانم كه دولت جديد امكان مديريت اين چالش بزرگ را دارد يا خير و اميدوارم كه چنين باشد.

جانشينان احتمالى كروبى


---------------------------

از سوى ديگر يك عضو شوراى مركزى مجمع روحانيون مبارز اظهار داشت كه پس از قطعى شدن استعفاى كروبى، اكثر اعضاى اين تشكل بر دبير كلى خاتمى و يا موسوى خوئينى ها نظر دارند. سيدمحمد رضوى افزود: در پاسخ به سؤالى مبنى بر اينكه آيا تاكنون با اين دو چهره صحبتى هم شده است؟ گفت: تاكنون به صورت رسمى اين صحبت نشده و ما نمى دانيم كه آيا اين پيشنهاد را قبول مى كنند و يا خير.
رضوى در خصوص قطعى شدن زمان معرفى دبير كل جديد مجمع روحانيون مبارز گفت: چون در حال حاضر آقاى خاتمى روزهاى پر كارى را پشت سر مى گذارد، شايد تصميم بگيريم اين جلسه را به بعد از رياست جمهورى ايشان موكول كنيم.

توصيه سخنگوى سپاه درباره برخورد قوه قضاييه با برخى زندانيان سياسى




----------------------------------

سردار جزايرى سخنگوى سپاه گفت: اگر مجرمان مجازات نشوند، امنيت جامعه دچار خدشه مى شود. سردار جزايرى در گفت وگو با سايت حماسه درباره شايعات مربوط به آنچه آن را احتمال آزادى بعضى از زندانيان مسأله دار و به اصطلاح سياسى از سوى قوه قضاييه و تحت فشار مقامات رسمى ناميد، گفت: بعيد است قوه قضاييه و شخص جناب آقاى شاهرودى تحت اين گونه فشارهاى سياسى تصميم بگيرند كه به دنبال خود، مشكلات عديده اى به همراه خواهد داشت. وى از گنجى نام نبرد ولى افزود: اصولاً مجرم، اگر مجازات نشود، امنيت جامعه دچار خدشه مى شود؛ بويژه هنگامى كه اين مجرم از سوى طيف هاى ضدانقلاب داخلى و بيگانگان، حمايت شود، قوه قضاييه نمى تواند نسبت به درخواست هاى مشكوك، نرمش نشان دهد. رئيس روابط عمومى و انتشارات سپاه اظهار اميدوارى كرد در دولت آينده شاهد آنچه «اين گونه پا در ميانى ها خواند»، نباشيم.

نامه على مطهرى به رئیس جمهورخاتمى




----------------------------
شرق: على مطهرى نامه اى سرگشاده به رئيس جمهور خاتمى درباره پاره اى مسائل اجتماعى نوشته است. متن اين نامه به شرح زير است:
جناب آقاى خاتمى - رئيس جمهور محترم
با اهداء سلام و آرزوى توفيق براى جنابعالى در روزهاى پايانى رياست جمهورى تان توجه حضرت عالى را به نكته اى جلب مى كنم: دولت جنابعالى مانند هر دولت ديگرى داراى نقاط قوت و نقاط ضعف بوده است و بديهى است كه داورى درباره عملكرد اين دولت با كار كارشناسى در حوزه هاى مختلف و جمع جبرى امتيازات مثبت و منفى حاصل مى شود. مثلاً افزايش آزادى بيان و در معرض نقد قرار گرفتن دولت و شخص رئيس جمهور و برملا كردن جنايات برخى از عناصر نادان و خودسر در وزارت اطلاعات دولت جنابعالى و پرهيز از كتمان و پرده پوشى اينگونه ظلم ها و تعرض ها به حقوق مردم به بهانه حفظ نظام، اينها از نقاط قوت دولت شما بوده است، همچنان كه تك نرخى شدن ارز، ساماندهى برخى قوانين و نحوه وصول ماليات و تاسيس وزارت رفاه و تامين اجتماعى را مى توان از توفيقات اقتصادى اين دولت به شمار آورد. اما از نقاط ضعف دولت جنابعالى، فقط به يكى از آنها كه بيشتر موجب نگرانى است اشاره مى كنم و آن دور شدن قشرى از جامعه از رفتار اجتماعى اسلامى و نزديك شدن به رفتار غربى است كه مظهر آن مسئله حجاب و پوشش اسلامى است. قطعاً ترغيب هاى روزنامه هاى وابسته به دولت در اين جهت و به تمسخر گرفتن احكام اسلامى، خصوصاً در فاصله زمانى سال ۷۶ تا ۷۸ و فقدان نظارت بر امور فرهنگى، بلكه عدم اعتقاد به نظارت در اين امور و مهمل گذاشتن اصل مترقى امر به معروف و نهى از منكر در حوزه اجتماعى و حيطه وظيفه دولت اسلامى، در رسيدن به اين نقطه تاثير بسزايى داشته است، همچنان كه نمى توان تاثير نطق هاى پرشور و سخنان متشابه و دوپهلوى شما درباره آزادى را - به ويژه در فاصله زمانى سال هاى ۷۶ تا ۷۸ - ناديده گرفت. اگر كسى مدعى شود كه در ميان اطرافيان شما كسانى بودند كه زيركانه به دنبال كشف حجاب بودند ولى موفق نشدند و مردم به آنها اجازه ندادند، سخنى به گزاف نگفته است. فرضاً عقربه زمان در «آن» و لازمان از خرداد ۷۶ به تير ۸۴ مى آمد و ما اين تغيير رفتار اجتماعى را به طور ناگهانى مشاهده مى كرديم و مثلاً مى ديديم شلوارهاى برخى از بانوان تا نزديك به زانو و مانتوهاى تنگ آنها تا كمر بالا آمده و روسرى هايشان تبديل به شال گردن شده، از تعجب و ناراحتى بر خود مى لرزيديم، ولى چون اين استحاله فرهنگى در طول هشت سال به تدريج و زيركانه از سوى اصلاح طلبان بر مردم تحميل شده، قبح اينگونه گناهان نزد عده اى ريخته شده است. غرض اينكه به هرحال جنابعالى، خواسته يا ناخواسته، در پديد آمدن اين وضعيت نقش اساسى داشته ايد و خير دنيا و آخرت شما در اين است كه براى اصلاح آن اقدام جدى به عمل آوريد و شايد كارى كه از دست جنابعالى در اين زمينه برمى آيد از ديگران برنيايد زيرا قشر اجتماعى غربزده تا حدى از شما حرف شنوى دارند.
بجا است كه طى چند نشست، درباره فلسفه پوشش اسلامى و حدود آن و امتيازات اخلاق جنسى از نظر اسلام بر اخلاق جنسى در مغرب زمين، با اين قشر كه اكثر آنها طالب حقيقت اند و متاسفانه اسلام شناسان و روحانيون ما كمتر با آنها به طور منطقى و مستدل سخن گفته اند، سخن بگوييد و قطعاً صدا و سيما نيز راغب به پخش اين نشست ها و استفاده عموم مردم خصوصاً قشرى كه فرهنگ غرب در نظرش جلوه كرده يا اسير هوا و هوس گرديده، مى باشد. البته جنابعالى قبلاً تذكر داده ايد كه مقصود من از آزادى، ولنگارى نيست، ولى اين مقدار كافى نيست و بايد اين قشر اجتماعى از زبان شما صريحاً درباره رفتار اجتماعى و اخلاق جنسى و پوشش اسلامى بشنوند. بديهى است كه اين كار اولين گام براى اصلاح اين وضعيت اسف انگيز است. گام بعدى كه گام اصلى است به عهده دولت جديد است كه با برنامه ريزى دقيق و استفاده از روش هاى تربيتى اسلامى و به دور از افراط و تفريط، ظرف چند سال جامعه را به رفتار اجتماعى اسلامى نزديك كند، همچنان كه ظرف چند سال و با برنامه ريزى دقيق از اين الگو دور شده است. حضرتعالى اخيراً گفته ايد كه «بازگشت به شرايط قبل از دوم خرداد ممكن نيست.» ولى قطعاً منظورتان بازگشت در حوزه اجتماعى و سياسى مانند آزادى بيان است نه در حوزه رفتار اجتماعى و مسئله مهمى مانند مسئله حجاب. به تعبير شهيد آيت الله مطهرى «زمان، هم پيشرفت دارد و هم انحراف، با پيشرفت هاى زمان بايد هماهنگى كرد و با انحرافات آن مبارزه.» امام خمينى (ره) در ماه هاى اول پيروزى انقلاب اسلامى فرمودند: «خانم ها رفتار دوره طاغوت را فراموش كنند.» متاسفانه امروز بار ديگر بايد گفت: «خانم ها رفتار دوره اصلاح طلبى را فراموش كنند.» اميد است اين نامه را حمل بر اهداف سياسى نفرماييد. از آن جهت آن را سرگشاده نوشتم كه زمينه اصلاح فراهم شود. براى شما آرزوى توفيق دارم.

انتقاد وزارت خارجه بريتانيا از وضعيت حقوق بشر در ايران


---------------------------

وزارت خارجه بريتانيا در گزارش سالانه حقوق بشر خود به انتقاد از وضعيت حقوق بشر در ايران پرداخته و تاکید كرده است: «در ايران تغيير قابل توجهى در جهت بهبود وضع حقوق بشر در سال گذشته به وجود نيامده است و در شمارى از موارد اوضاع بدتر شده است.» به گزارش بى بى سى، در گزارش سالانه وزارت خارجه بريتانيا درباره حقوق بشر آمده است: «ما همچنان نگران محدود ساختن آزادى بيان و اجتماعات در ايران، فقدان آزادى مذهبى و شمار زياد مجازات اعدام در اين كشور هستيم.»

راهیافته اروميه: برخى از نمايندگان مجلس را با مدرسه اشتباه گرفته اند




-----------------------------

ايلنا: نماينده اروميه در مجلس هفتم گفت: «برخى نمايندگان، مجلس را با مدرسه اشتباه گرفته اند و در چارچوب ساختمان مجلس مانده اند.» «عابد فتاحى» افزود: مجلس هفتم كم كم به مكانى تبديل مى شود كه نمايندگان مثل محصل هاى ابتدايى كيف در دست به آنجا مى روند و چند ساعت بعد برمى گردند. وى افزود: نمى دانم جنجال آفرينى روى سفرهاى خارجى و داخلى نمايندگان قبلاً هم بوده و يا فقط در مجلس هفتم رخ داده است كه هر روز در خود مجلس نسبت به اين سفرها اعتراض مى شود، مگر سفرهاى خارجى چه قدر ارزش دارد كه بايد مسائل مهم مملكت نظير اعتياد، بيكارى و مشكلات مسكن تحت الشعاع آن قرار گيرد؟ وى افزود: برخى نمايندگان اخيراً اعتراض كرده اند كه روزهاى كارى مجلس كم است در حالى كه در غالب كشورها مجلس هفته اى يك يا دو بار و يا در برخى موارد ماهى يك بار بيشتر جلسه علنى ندارد. فتاحى افزود: جنجال آفرينانى كه مسئله سفرهاى خارجى نمايندگان را بزرگ نمايى مى كنند، مى خواهند نمايندگان را در ساختمان مجلس حبس كنند در حالى كه نمايندگان بايد در بين مردم و جامعه باشند و از درد مردم آگاه باشند.

تكفير پيروان مذاهب هشتگانه اسلامي جايز نيست


كنفرانس بين‌المللي اسلامي كه اخيرا با شركت فقهاي جهان اسلام در امان پايتخت اردن برگزار شد، بيانيه‌اي تحت عنوان «حقيقت اسلام و نقش آن در جامعه امروز» صادر نمود.
به نوشته روزنامه «جمهوري اسلامي»، در اين بيانيه كه براساس نقطه نظرات فقهي آيت‌الله سيستاني، شيخ الازهر، مفتي مصر، مراجع مختلف شيعه (اعم از جعفري و زيدي)، مفتي عمان، مجمع فقه اسلامي وابسته به سازمان كنفرانس اسلامي، مجلس اعلاي امور ديني تركيه، فقهي اردن و هيات صدور فتوا و شيخ يوسف قرضاوي منتشر شده آمده است:

1ـ آنچه براي رضاي خدا و براساس بحث و تحقيق در اين كنفرانس به آن رسيديم طي توافقي كه در ذيل مي‌آيد اعلام مي‌نماييم.
هر كس كه پيرو يكي از مذاهب چهارگانه اهل سنت و جماعت (حنفي، مالكي، شافعي و حنبلي)، مذهب جعفري، زيدي، اباضي و ظاهري باشد مسلمان است و تكفير او جايز نيست. ريختن خون او و تعرض به مال و ناموس او حرام است كما اينكه (طبق فتواي شيخ ازهر) تكفير اصحاب عقيده اشعري، پيروان تصوف حقيقي و اهل انديشه صحيح سلفي مجاز نيست.

از اين رو هيچ‌كس حق تكفير گروه‌هاي مسلماني را كه ايمان به خداوند متعال، پيامبر اكرم (ص)، اركان ايمان و احترام به اركان اسلام در خود دارد و در عين حال منكر مسلمات و بديهيات دين نيست ندارد.

2ـ مذاهب هشتگانه بيش از اين‌كه اختلافاتي ميان آنها باشد، مشتركات فراواني دارند و پيروان اين مذاهب در مبادي اساسي اسلام متفق‌القولند. همگي به خداي يگانه، قران كريم و حضرت محمد(ص) بعنوان فرستاده خدا براي همه بشريت ايمان دارند. ضمن اين‌كه در باب اركان پنجگانه اسلام يعني شهادتين، نماز، زكات، روزه و حج اتفاق نظر دارند و نسبت به اركان ايمان يعني ايمان به خدا، ملائكه، كتاب‌ها، پيامبران، آخرت، مقدرات نيك و بد همعقيده هستند. اما اختلاف علما در اين مذاهب اختلافاتي است در فروع و نه در اصول و اين خود رحمت است زيرا در گذشته گفته‌اند: اختلاف علما در راي امر خوبي است.

3ـ پيروي از مذاهب اسلامي به معني التزام به راه صحيح و مشخص در فتواهاست، لذا هيچكس، بدون هرگونه شايستگي كه آن مذهب آن را تأييد مي‌كند ـ حق قرار گرفتن در جايگاه فقهي را ندارد و مجاز به صدور فتوا بدون تبعيت از راه صحيح نيست. ضمن اين‌كه كسي حق ندارد در صدد تشكيل و تاسيس مذهب جديد و اصرار فتواي غيرقابل قبول و به دور از قواعد شريعت باشد.

4ـ خلاصه موضوع پيام «امان» كه در شب قدر در سال 1425 هـ. ق صادر و در مسجدها شميين قرائت شد همان التزام به مذاهب و طريق صحيح آن است. در اين ميان به رسميت شناختن مذاهب و اصرار و تاكيد بر گفتمان و ديدار ميان علما و پيروان مذاهب با يكديگر ضامن اعتدال و ميانه‌روي، گذشت، رحمت و گفت‌وگو با ديگران خواهد شد.

5ـ از مسلمانان مي‌خواهيم اختلافات را كنار گذاشته، موضعگيري‌ها را نزديك به هم و وحدت كلمه را در پيش بگيرند. آنها بايد در احترام به يكديگر، تقويت همبستگي ميان ملت و دولت‌هاي خود، تقويت روابط برادري كه موجب محبت براي رضاي الهي مي‌شود تلاش نمايند و فرصت و بهانه‌اي براي بروز هرگونه فتنه ميان آنها ندهند... چرا كه خداوند فرموده است: « انما المومنون اخوه فاصلحوا بين اخويكم و اتقواالله لعلكم ترحمون »
در پايان اين بيانيه، به دو نكته مهم اشاره شده است. اول آن‌كه شركت كنندگان در اجلاس سازمان كنفرانس اسلامي در امان كه در نزديكي مسجدالاقصي و سرزمين‌هاي اشغالي تجمع كرده‌اند بر تلاش همه جانبه براي حمايت از مسجدالاقصي (به عنوان اولين قبله و سومين حرم شريف) بخاطر خطراتي كه آن را تهديد مي‌كند و براي پايان دادن به اشغال و آزادسازي مقدسات تاكيد مي‌نمايند.

دوم آن‌كه شركت كنندگان بر ضرورت عمق بخشيدن به معاني آزادي و احترام به راي و نظر ديگران در سراسر جهان اسلام تاكيد مي‌نمايند.